آخرین ذخیره
سعیده موسویزاده
روزنامهای نوشت:
«آب کم شده، حواستان که هست؟!»
این خبر به گوش آسمان رسید و زود
شیر ابر را بدون مکث بست
بعد هم زمین
شیر رودخانه، شیر چشمه را
ذره ذره بست و منتظر نشست
دشتها کویر شد، کویرها تَرَک تَرَک
ماند جای آبها برای ماهی و پرنده و چَرَندهها، نمک
گرچه این خبر بد است
شاد باش
چون من و تو آدمیم و آب هر چه هست و هر کجاست
مال ماست
پس بخند
چون هنوز در میان خانهها
شیرهای آب
کار میکنند و آخرین ذخیره را نثار میکنند
****
دوی سرعت
مریم هاشمپور
طفلکی خر! جای بنزین گران
سوختش یک سطل آب و کاه بود
خر مزیت داشت بر ماشین ولی
سرعت او کمتر از پنجاه بود!
ناگهان درگیری ِماشین و خر!
مثل اینکه بین آنها جنگ شد!
در دوی سرعت که خرها باختند
نقششان در شهرها کمرنگ شد!
ارسال نظر در مورد این مقاله