نی /میخ

10.22081/hk.2017.64372

میخ

فاطمه بهروزمنش- 16ساله - قم

به دیواری تازه رنگ شده فرو رفتم. کمی سخت بود؛ اما تحمل کردم. می‌خواستم محکمی خودم را ثابت کنم، تابلویی سنگین برگردنم آویختند. می‌خواستم خودم را مغرور نشان بدهم.

کمرم خم شد. می‌خواستم جلوی دیوار کم نیاورم؛ اما با یک ضربه بیرونم انداختند.

نی

چند سالی بود که با پیرمردی تنها زندگی می‌کردم. او زندگی خود را از جوانی با من آغاز کرده بود. با من خوش بود؛ اما روزگار خرابش کرد.

صدای من دلنواز بود اما هر روز از روز قبل کهنه‌تر می‌شدم؛ نتوانستم وضعش را بهتر کنم. مردم به من گوش می‌سپردند و به پیرمرد بی‌توجه بودند، دریغ از این که او بود مرا به صدا درمی‌آورد و من بدون او هیچ بودم.

یادداشت

دوست خوبم! فاطمه خانم، سلام

داستان‌هایت کوتاه و در عین حال حرفی برای گفتن داشت؛ حرفی از جنس درددل اشیاء. نوشتن درباره اشیاء تجربه‌ی خوبی است که بسیاری از نویسندگان آن را در آثارشان نشان داده‌اند. شما توانسته بودید به محیط دور و برتان دقت کنید و درباره‌ی اجسام، مطالبی را به صورت داستان بگویید.

 نکته‌ای که بهتر است شما به آن دقت کنید، توجه به ویژگی اشیاء است. مسلماً هر چه این ویژگی یا ویژگی‌ها جدیدتر و بر آمده از حس خیال‌انگیزی شما باشد، دل‌نشین‌تر و جذاب‌تر است.

اگر دوست دارید باز هم درباره‌ی اشیاء بنویسید بهتر است چند مطلب را در نظر داشته‌ باشید:

1. همیشه به غیر از کاربرد معمول آن شیء، به دیگر کاربرد‌های آن نیز توجه داشته ‌باشید. شما در هر دو داستان کاربرد همیشگی میخ و ویولون را اشاره کرده‌اید. در صورتی که می‌توانستید یک میخ ماجراجو، میخ تنبل، ویولون سخن‌گو را نشان دهید؛ یعنی به اشیاء ویژگی انسانی بدهید.

2. بهتر است خودمان کارکرد شیء را بشناسیم. شما در داستان ویولون یک نوع ساز را آورده‌اید. در صورتی که توصیفی از شکل و شمایل آن نداشته‌اید. برای من به عنوان مخاطب، این فکر به ذهن می‌رسد که شما اصلاً با ویولون آشنا نیستید. شاید هم آشنا باشید؛ اما در نوشته‌ی‌تان این اطلاعات پیدا نیست.

3. همیشه در نوشتن دنبال حرف تازه باشید. این حرف تازه مسلماً بر پایه‌ی نگاه تازه به محیط و سوژه است که آن را می‌نویسید.

باز هم بنویس و برای دوستت، آسمانه، بفرست.

CAPTCHA Image