اتاق مشاور

10.22081/hk.2017.64366

اتاق مشاور


اتاق مشاور

مهدیس حسینی

کارشناس روان‌شناسی بالینی

نمی‌توانم گریه کنم

با سلام خدمت مشاور محترم

دختری هستم با استعداد که در زندگی‌ام احساس خوش‌بختی می‌کنم؛ هر چند شرایط مساعدی ندارم.

مشکلم این است که خیلی کم گریه می‌کنم و احساسم را بروز نمی‌دهم. همین امر بر شرایط روحی من تأثیر عمیقی گذاشته و به شدت عصبی و پرخاشگر شده‌ام و بیش‌تر مواقع از حضور در اجتماع پرهیز می‌کنم؛ چون سکوت و تنهایی را بر هر چیزی ترجیح می‌دهم. لطفاً مرا راهنمایی کنید.

دوست خوبم، سلام

گریه، مکانیسمی طبیعی و قدرتمند برای کنار آمدن با درد، استرس و اندوه است و هنگامی که گریه سرکوب می‌شود، هیجانات رها نمی‌شود و خصیصه‌های شخصیتی مخرب هم‌چون پرخاشگری بروز پیدا می‌کند.

یکی از علایم ابتلا به افسردگی کناره‌گیری و تنهایی است. فرد بی‌حوصله است، ساکت و کم حرف شده است، کارهای شخصی‌اش را به خوبی انجام نمی‌دهد، از مردم کناره‌گیری می‌کند و علاقه‌ای به گردش و مهمانی و رفت و آمد با دیگران را ندارد. ساعت‌ها در گوشه‌ای می‌نشیند و به فکر فرو می‌رود، گاهی از گذشته صحبت می‌کند و فقط اتفاقات ناراحت کننده را به یاد می‌آورد و مدام خودش یا دیگران را سرزنش می‌کند. ممکن است غمگین باشید، بغض و گریه داشته باشید؛ اما قادر به گریه کردن نیستید و دیگر اشک‌تان درنمی‌آید. بیماران افسرده در نود درصد موارد دچار اضطراب و دلشوره هم هستند. البته باید گفت تغییرات خلقی در همه‌ی افراد وجود دارد و به طور قطع نمی‌توان گفت که شما دچار افسردگی هستید. روحیات انسان‌ها همیشه ثابت و یکنواخت نیست، خلق انسان می‌تواند تغییر کند و گاهی تغییرات خلقی هم می‌تواند بدون هیچ علتی به وجود بیاید؛ حتی با تغییر فصل می‌تواند خلق شما تغییر کند. گاهی ممکن است برای مدتی شاد باشید یا بالعکس خلق‌تان پایین و در جهت غمگینی باشد؛ حتی ممکن است این حالت‌های شما در نتیجه‌ی یک شوک روحی باشد. پیشنهاد می‌کنم برای بررسی این‌که این حالت یک شوک روحی به حساب می‌آید یا علت فیزیولوژیکی باعث این پدیده شده است به یک روان‌پزشک مراجعه کنید. فراموش نکنید فواید گریستن بستگی به این دارد که چه کسی می‌گرید و چرا می‌گرید و گریستن در چه زمان و مکان و شرایطی رخ می‌دهد.

دخترخاله‌ی صمیمی من

سلام خانم مشاور. من یک پسر پانزده ساله هستم. خاله‌ی من و خانواده‌اش با ما همسایه هستند. آن‌ها دختری دارند که یک سال از من کوچک‌تر است. او دختری صمیمی و خون‌گرم است و هر وقت به خانه‌ی ما می‌آیند با من خیلی با محبت برخورد می‌کند. او خیلی صمیمی و اهل بگو بخند است. راستش من تازگی‌ها به دختر خاله‌ام علاقه پیدا کرده‌ام. دوست دارم همیشه پیشش باشم و با او حرف بزنم. آرزو دارم وقتی بزرگ شدم با او ازدواج کنم؛ اما پدر و مادر من از این موضوع مطلع شده‌اند و خیلی ناراحت هستند، حتی تصمیم گرفته‌اند خانه را عوض کنند. می‌خواستم بپرسم مگر دوست شدن و صمیمی بودن یک پسر و دختر ایرادی دارد؟ ما که کار خلافی انجام نمی‌دهیم. فقط باهم حرف می‌زنیم و در کنار هم هستیم.

همایون. ک از تهران

دوست خوب من، سلام

در آغاز بلوغ، یعنی حدود سیزده یا چهارده سالگی، یکی از نشانه‌های طبیعی که در شخص ظاهر می‌شود گرایش به جنس مخالف است که موجب می‌شود هیجان‌های مختلفی در او به وجود بیاید. در این زمان نوجوانان به افرادی از جنس مخالف که فاصله‌ی سنی نزدیکی به خودشان دارند علاقه‌مند شده و دل‌شان می‌خواهد بیش‌تر وقت‌شان را با جنس مخالف خود بگذرانند، حتی ممکن است احساس کنند آن‌قدر به شخص مقابل وابسته هستند که بدون حضور آن شخص اصلاً برای‌شان زندگی معنایی ندارد. علاقه و دل‌بستگی که شما تازگی نسبت به دختر خاله‌‌ی‌تان پیدا کرده‌اید چیزی جز همین فرایند بلوغ شما نیست. شاید در آینده وقتی به احساس و تصمیمی که امروز گرفته‌اید بیندیشید از این همه عجله‌ی خود خنده‌ی‌تان بگیرد. فکر کردن به این‌که دختر خاله‌‌ی‌تان در آینده دختر ایده‌آل و مناسب شما برای ازدواج هست یا نه را به آینده موکول کنید. هرگاه زمان ازدواج‌تان فرا رسید به او فکر کنید و ببینید که در آن زمان چه احساسی نسبت به او دارید؛ اما اکنون بهترین راه نادیده گرفتن حضور دخترخاله‌ی‌تان است. سعی کنید کم‌تر در جمعی که ایشان هم حضور دارند، حضور داشته باشید با ورزش و شرکت در کلاس‌های متفرقه یا خواندن کتاب تلاش کنید تا از فکر کردن به دخترخاله‌‌ی‌تان هم دوری کنید. اگر پدر و مادرتان تصمیم به جابه‌جایی از آن منزل را گرفته‌اند به تصمیم‌شان احترام بگذارید، در جامعه‌ی ما و با توجه به دین مبین اسلام ارتباط دختر و پسر در قالب و چارچوبی پذیرفته شده است، مثلاً اگر دختر یا پسر دانشجویی با یک‌دیگر بحث علمی کنند و معاشرت داشته باشند، به دور از هرگونه شوخی یا خنده‌ای، خب این قابل درک است؛ اما ارتباطی که تنها به صرف دوست داشتن و علاقه‌مندی آن هم در چنین سنی بخواهد شکل بگیرد اصلاً قابل درک نیست.

گاهی اوقات داشتن یک ارتباط آزاد و خارج از چارچوب که به‌ قول خود نوجوان هیچ ایرادی هم ندارد با یک شیطنت و کنجکاوی ساده شروع می‌شود، بعد از آن با اظهار عشق و علاقه به تدریج با از دست دادن اراده روابط شکل دیگری به خود می‌گیرد و متأسفانه از مسیر خود خارج می‌شود، به طوری‌ که در مراحل بعدی اصلاً قابل کنترل نیست، به همین دلیل است که اسلام خلوت کردن دختر و پسر نامحرم را حرام و گناه دانسته است.

CAPTCHA Image