زاویه‌ی دید /سوژه‌ی قاصدک‌ها /خاطره /دیدار /آشتی

10.22081/hk.2017.64354

زاویه‌ی دید

زهرا موسوی

(1)

این‌جا

شکارچی از خط

ببرش را می‌بیند

از خال

پلنگش

از گوزن

تاجش

و از فیل

عاجش را

این‌جا زمین است

(2)

درخت‌ها کوتاه

ساختمان‌ها بلند

 

دریاها کوچک

بیابان‌ها بزرگ

 

کوه‌ها خُرد

زباله‌ها درشت

 

من حتماً آلیس هستم

در سرزمین عجایب

(3)

چه‌قدر شیک شده‌ای

و من چه‌قدر به تو می‌آیم

راستی هیچ می‌دانستی

من فقط همین یک دست لباس را داشتم!

*****

سوژه‌ی قاصدک‌ها

الهه تاجیک‌زاده‌آریایی

باز خورشید قشنگ

روی بوم آسمان

می‌زند لبخند بر

کوچه‌های شهرمان!

ساعت شمّاطه‌دار

با صدای تیک تیک...

گوش دنیا پر شد از

قار قار و جیک جیک...

باز، صبح است و صدا

باز، گل وا می‌شود

باز، شادی سوژه‌ی

قاصدک‌ها می شود...

*****

خاطره

مرضیه تاجری

تو رفتی خانه غمگین است

نگاهم می‌دود هرجا

میان خاطراتم هست

سرانگشت دلت پیدا

 

من این‌جا روزهایم را

بدون تو نمی‌خواهم

شبیه عابری خسته

میان راه و بی راهم

 

بیا تا در نگاه هم

کمی هم عشق بگذاریم

بیا مادر، من و بابا

تو را در خانه کم داریم

*****

دیدار

اسماعیل الله‌وردی

باد روزنامه را

مچاله کرد و راست

برد توی باغ

بیدِ پیرِ باغ

روزنامه را

دید و گفت

«چهره‌ات چه‌قدر آشناست»

*****

آشتی

سعیده اصلاحی

این اخم تلخ است

این اشک‌ها شور

با قهر از من

هی می‌شوی دور

 

من مثل شاخه

تو مثل ریشه

باید بمانی

با من همیشه

 

 

CAPTCHA Image