اگزوز

10.22081/hk.2017.64266

اگزوز

سعیده موسوی‌زاده

□ دود بالا می‌رود و به دریدن ابرها فکر می‌کند.

□ گله‌ی ابرها با دیدن گرگِ دودی پراکنده‌ می‌شوند.

□ ابرها بع‌بع‌کنان به مراتع آبی آسمان می‌رسند.

□ گوسفندان ابری آن‌قدر می‌چرند که شیرشان سرازیر می‌شود.

□ شیر ابرها باز می‌شود و خاکِ تشنه می‌نوشد و می‌نوشد.

□ غول‌های چرخ‌دار، مخمل سبز دشت را می‌چرند.

□ گرگ‌های خاکستری از اگزوزها بیرون می‌جهند.

 ****

□ کارخانه‌ی تولید اکسیژن به جای جنگل سبز شد.

□ قنات‌ها خشکیدند و زبان زمین تَرَک خورد.

□ لوله‌های آب خیس‌اند و به خاک، نَم پس نمی‌دهند.

□ خشکی، دل به دریا زد و نجات پیدا کرد.

□ ریشه‌های تشنه سر از فاضلاب درآوردند.

□ زمین شرب می‌خورد و سیب‌زمینی‌ها غده‌های بدخیم می‌شوند.

□ ما خاک و آب و هوا را با دود و زباله غنی‌سازی می‌کنیم.

****

□ مرد کارتن‌خواب، کارتنش را با گربه‌ی خیابانی قسمت کرد.

□ بچه‌های کارتن‌خواب، شب‌ها خوابِ کارتون می‌بینند.

□ به جرم برج‌سازی با کارتن خالی دستگیر شد، بی‌خانمان.

□ به مناسبت شب یلدا کارتن‌های مهر، با تخفیف ویژه واگذار می‌شود.

□ کارتن‌خواب‌ها از سازندگان یخچال‌های 32 فوت در روزنامه‌ی رسمی تشکر کردند.

 

CAPTCHA Image