مثل لبخند خدا /یک خانه‌ی مجهز /سه‌گانی /ارثیه‌ی مادرم

10.22081/hk.2017.64212

مثل لبخند خدا /یک خانه‌ی مجهز /سه‌گانی /ارثیه‌ی مادرم


مثل لبخند خدا

اکرم‌السادات هاشم‌پور

آسمان فیروزه‌ای

رنگ دریا آبی است

بوی باران، مهربان

رنگ گل، عنابی است

 

سرخ، لبخند انار

برگ در پاییز، زرد

برف، یک شعر سپید

واژه‌هایش نرم و سرد

 

رنگ سیب تازه، سبز

رنگ شب، رنگ دعاست

خنده‌های مادرم

مثل لبخند خداست

 

چهار فصل زندگی

مادر من روشن است

سبز و زرد و گرم و سرد

روشنایی با من است

*****

یک خانه‌ی مجهز

نوشین نوری

یک خانه‌ی مجهز

با پرده‌های گلدار

گلدان و مبل و قالی

یک قاب روی دیوار

 

بوفه، کتاب‌خانه

آیینه، میز چوبی

این‌جا تمام خانه

چیده شده به خوبی

 

یک خانه‌ی مجهز

اما بدون احساس

بوی طلاق دارند

گل‌های بوته‌ی یاس

 

خانه بدون مادر

بابا بدون همدم

در پشت پرده‌ها هست

آثار غصه و غم

 

ای کاش خانه خالی

از این وسیله‌ها بود

در قاب عکس دیوار

لبخند گرم ما بود...

*****

سه‌گانی

الهه تاجیک‌زاده

1

یک ستاره، قلب ماه را ربود؛

ماهی سیاه کوچکی،

در میان برکه منتظر نشسته بود...

2

از حصار خاک تیره رد شده؛

با وجود این‌که خسته است

این جوانه پشت آسفالت را شکسته است...

*****

ارثیه‌ی مادرم

سارا رهنما

پیرزن فالگیر

زُل زد در چشم من

گفت که من ساده و خوش‌باورم

 

گفت کف دست من

دیده که یک گله گرگ

حلقه به دورم زدند

من ولی

آن وسط

بره‌ای

بی‌رمق و لاغرم

 

گفت که یک هفته بعد

بی‌خبر

می‌رود

باز کلاهی سرم

 

گفت که آینده‌ام

توی کف دست اوست

توی همان آینه‌ی زنگ‌دار

 

او ندید

گنج بزرگ مرا

این دلِ بی‌کینه‌ی امیدوار

 

ساده‌ام

سادگی‌ست

ارثیه‌ی مادرم

CAPTCHA Image