طراح: حسین کریمشاهی‌بیدگلی

10.22081/hk.2017.64150

طراح: حسین کریمشاهی‌بیدگلی


  افقی:

1. چهاردهم تیر روز ... نام‌گذاری شده است – پیدا کردن چیز جدید.

2. ملعون‌ها، بسیار پیامبر عزیز ماj را آزار دادند تا مانع گسترش اسلام شوند.

3. خدایا! ... قبر امام حسینm را روزیِ ما بفرما – کارتی که هویت ایرانی بودن شما را نشان می‌دهد – نوعی جانور دریایی.

4. تا می‌توانیم، نسبت به هم‌دیگر داشته باشیم- خوش‌حال و بانشاط – کتابچه و دفترچه.

5. «ناکار» بی سروته – تلاش و کوشش – سوره‌ی سی‌ونهم قرآن کریم - «یک لا» در زبان عامیانه.

6. از دوران زندگی هر فرد – قرص سرماخوردگی.

7. دشنام و فحش – بُرش کنگره‌مانند – زیر پا مانده.

8. در مناره‌های حرم امام رضاj می‌زنند.

9. تردید و دودلی – زمینی که با آب قنات و رودخانه در آن کشاورزی می‌شود- میوه‌ی خوب خورشتی.

10. فرورفتگی حاشیه‌ی کتاب‌های مرجع که روی آن‌ها حروف الفبا برای آسان شدن جست‌وجو، نوشته شده است – کسی که دنبال اسم و رسم و نام نیک باشد.

11. نادر و کم‌یاب – نام – در علم پزشکی، نام دیگر تومور است – شکست دادن و پراکنده کردن دشمن.

12. درس نویسندگی در مدرسه – کمک و پشتیبانی – نام دخترانه.

13. ارث - از بانک‌ها – کسی که اعصاب درست و حسابی ندارد.

14. پدر شعر نو که نام اصلی او «علی اسفندیاری» است.

15. یکی از چهار عمل اصلی ریاضی – طعم.

عمودی:

1. چهل‌وچهارمین سوره‌ی قرآن – پسوندی برای کلمه‌ها.

2. نوعی غذای ایرانی – کتاب امیل زولا نویسنده‌ی فرانسوی.

3. این ضرب‌المثل فارسی را هنگامی درباره‌ی کسی به کار می‌بریم که در شرایط بسیار بدی قرار دارد و با بدشانسی بسیاری روبه‌رو شده است.

4. نوعی سال – مایه‌ی حیات – امر فعل کُشتن – لولای دست.

5. «... نشا» یکی از شهرهای استان گیلان است – جلوی آب می‌بندند – حرف فاصله – نوعی بستن.

6. تلخ عربی – ادیب و شاعر ایرانی که چهارم تیر 1328 درگذشت - حرف همراهی عرب.

7. نوعی اسلحه – مقابل خانم – قابله.

8. کوتاه‌شده‌ی کلمه‌ی «الی آخر» – شهری در استان فارس – سرپرست و مقیم.

9. «اخبار» انگلیسی – تیز و قاطع – بانگِ بلند و فریاد.

10. اندک و ناچیز – مرتب کردن چیزی بر اساس ترتیب و شماره – بوییدن.

11. قسمتی از بدن – خاک صنعتی – صدای ناله – بسیار کوچک.

12. نزدیک شهرستان بَم است – عابر پیاده‌ی آن را هم بسیار می‌سازند – شهر مرکبات – معتبر و صاحبِ مقام.

13. لقب استان سمنان.

14. مقابلِ آخری – سنگین و باوقار.

15. آشکار نیست – اهل کشوری در جنوب ایران.

 

CAPTCHA Image