آلودگی هوا

10.22081/hk.2017.63649

آلودگی هوا


 

عباس عرفانی‌مهر

1. بالای آسمان شهر نوشته شده: پارکینگ ابرهای سیاه و اسیدی؛ ورود ابرهای سفید اکیداً ممنوع. یک ابر اخمو و اگزوز به دست هم جلوی آن ایستاده تا ابر سفیدی وارد نشود.

2. توی یک ساختمان نوشته: شرکت کنترل کیفیت هوای شهر سیاه دود.

همه ماسک زده در حال کارند.

3. توی آسمان یک شهر پر از دود، چند ابر سیاه و لات و لوت ایستاده‌اند. یکی زنجیر می‌چرخاند. یکی سیگار می‌کشد. یکی دستمال یزدی دستشه با قیافه‌های لاتی.

ابر سفیدی که می‌خواهد از آسمان شهر رد شود می‌گوید: «اجازه می‌فرمایید که از آسمان این شهر رد بشم؟»

رئیس ابرهای سیاه که سبیلو و لات‌تر است می‌گوید: «برو بچه‌جون! این‌جا جای ابرای خلاف و دودی و اسیدیه! شما پاستوریزه هستی. شما مثبتی، جات این‌جا نیست.»

4. دوتا خانم سوار اسکیت‌های دیجیاتو (تعادلی) که راه می‌روند به هم می‌رسند. یکی که دو بسته روی سرش و یک بسته روی کولش دوتا نایلون به دستش است، می‌پرسد: «اشی‌جون! چی خرید کردی؟» دوستش جواب می‌دهد: «هیچی خواهر! نصف حقوق شوهرم رو دادم سه‌تا کپسول اکسیژن خریدم، دو بسته ماسک، یه بسته قلب، دو بسته هم قرص فشار.»

5. روی یک آمبولانس در حال حرکت توی شهر نوشته: آمبولانس ویژه‌ی مصدومین آلودگی هوا.

در حال حرکت در خیابان است و از هر پنجره‌ی آن یک کله که زبان آن‌ها بیرون است و چشم‌شان از حدقه بیرون زده و روی سقف آن نیز یک بیمار روی برانکارد است چند بیمار هم ماسک به دهن دنبالش در حال دویدن هستند و می‌گوید: «جای خالی داری؟»

- ما رو هم ببر.

- پس ما چی؟

- کپسول اکسیژن داری؟

6. توی آسمان، بالای برج میلاد یک درِ ابری است و بالای در نوشته: باشگاه پرورش اندام دودهای اسیدی شهری.

چند ابر سیاه هم جلوی آن فیگور گرفته‌اند.

CAPTCHA Image