در کوچه پس‌کوچه‌های نوجوانی (ص 12)

10.22081/hk.2017.63490

در کوچه پس‌کوچه‌های نوجوانی (ص 12)


مهدیس حسینی

کارشناس روان‌شناسی بالینی

نکنه تقصیر منه؟

دیگه نمی‌خواستم بقیه‌ی حر‌ف‌های پدر و مادرم رو بشنوم، دلم نمی‌خواست به صورت‌شون نگاه کنم که حالا هر دو با دقت منو زیر نظر گرفته بودند تا ببینند واکنش من چیه. اصلاً دوست نداشتم صداشون رو بشنوم یا به دلایل‌شون گوش بدم. مطمئن بودم هر چه‌قدر هم دلیل برایم بیاورند، باز هم برای من کافی نیست. من پدر و مادرم رو دوست دارم. شب‌ها که در کنار هم شام می‌خوردیم و سریال نگاه می‌کردیم، برای من لذت‌بخش بود. این اواخر متوجه شده بودم که یک چیزی مثل قبل نیست. مامان دیگه مثل سابق سر سفره‌ی شام با ما شوخی نمی‌کرد؛ یعنی کلاً زیاد صحبت نمی‌کرد، ساکت و گوشه‌گیر شده بود. بابا شب‌ها بیش‌تر از قبل سر کار می‌موند و دیرتر به خونه می‌اومد. دیگه مثل سابق راجع به اتفاقاتی که توی روز براشون پیش اومده بود صحبت نمی‌کردند. تمام حرف‌هاشون مربوط می‌شد به ما.

این‌که برادرم توی مدرسه چه پیش‌رفتی داشته یا ناظم مدرسه‌مون راجع به بی‌انضباطی اخیر من توی مدرسه چی گفته. اصلاً انتظار نداشتم همه‌چیز این‌قدر سریع اتفاق بیفته.

نمی‌تونستم به این فکر کنم که بعدش چی می‌شه. ترس از این‌که مجبور باشم بین مامان و بابا یکی‌شون رو انتخاب کنم، داشت منو دیوونه می‌کرد. فکر این‌که قرار باشه یکی از ما با مامان و اون یکی با، بابا زندگی کنه، حالم رو خراب می‌کرد. تصور این‌که مجبور بشم از برادر کوچولوم دور بشم و جدا از هم‌دیگه زندگی کنیم برام وحشتناک بود. نمی‌دونستم مامان و بابا چه‌طور می‌خواستن تنها زندگی کنند. اصلاً چرا دارند این کار رو می‌کنند؟

هرچی سعی می‌کردم تا زندگی‌شون رو بعد از طلاق تصور کنم، اصلاً امکان‌پذیر نبود. درک من از طلاق به چیزهایی مربوط می‌شد که یا توی کتاب‌ها خونده بودم یا توی فیلم‌ها دیده بودم؛ البته ناگفته نماند، دو سال قبل وقتی پدر و مادر یکی از هم‌کلاسی‌هام از هم جدا شدن، شرایط روحی و حال خرابش و شنیدن یه سری نقل قول‌ها از زبون بچه‌های کلاس راجع به طلاق پدر و مادرش، تنها تصورات من نسبت به طلاق بود.

سعی می‌کنم به یاد بیارم که اختلاف بین پدر و مادرم از چه زمانی شروع شد. تنها بحثی که این اواخر پیش اومد، مربوط به من بود؛ وقتی از پدر و مادرم خواسته بودم تا کمی ‌بیش‌تر برای ما وقت بگذارند و سعی کنند زمان‌هایی رو برای تفریح و گردش خانوادگی اختصاص بدهند؛ اما نتیجه دعوای سختی شد که هر کدام از آن‌ها سعی داشتند به طرف مقابل بفهماند که برای بچه‌ها وقت نمی‌گذارد.

فکر این‌که کل ماجرای طلاق، به من و خواسته‌ای که من ازشون کردم مربوط می‌شه، داشت منو دیوونه می‌کرد. همش از خودم سؤال می‌کردم: «نکنه تقصیر منه!»

طلاق

خانواده همانند ساختمانی است که مرد و زن، ستون‌های اصلی آن را تشکیل می‌دهند و طلاق، ویرانی این کانون گرم زندگی است که اثرات جبران‌ناپذیری بر اعضای خانواده می‌گذارد. بعد از طلاق همه‌ی اعضای خانواده دچار اضطراب می‌شوند. احساس‌های متعددی همچون ترس، خشم، بهت و گیجی، احساس گناه و وحشت از زندگی می‌تواند در فرد بروز پیدا کند؛ حتی ممکن است شرایط به نوعی پیش برود که هر یک از اعضای خانواده دچار افسردگی شوند. در این میان، فرزندان بیش‌تر از والدین دچار آسیب می‌شوند.

در چنین موقعیتی چه باید کرد؟

وقتی پدر و مادری تصمیم به جدایی می‌گیرند، یا پدر و مادری که به تازگی از هم جدا شده‌اند و یا والدینی که سال‌ها از جدایی آن‌ها می‌گذرد، در هر یک از این موقعیت‌ها فرد باید تلاش کند در آن شرایط بتواند به راحتی با مسائل کنار بیاید. قرار گرفتن در چنین موقعیتی برای همه‌ی افراد یکسان نیست. بعضی از افراد وقتی والدین‌شان از یک‌دیگر جدا می‌شوند، به راحتی این موضوع را می‌پذیرند و با آن کنار می‌آیند. گروه بعدی افرادی هستند که تلاش می‌کنند تا شرایط فعلی کم‌تر آزارشان بدهد؛ اما گروه سوم افرادی هستند که حتی با تلاش کردن برای درک موقعیت، باز هم نمی‌توانند وضعیت موجود را قبول کنند، پس به کمک نیاز دارند.

این‌که فرد چه‌طور با این موضوع کنار می‌آید، به خیلی چیزها می‌تواند بستگی داشته باشد.

به ‌طور مثال، این‌که علت طلاق والدینش چه بوده و بعد از طلاق مدل ارتباط پدر و مادر با هم‌دیگر و فرزندشان چگونه می‌تواند باشد.

در قدم اول این مهم است که درک کنید طلاق پدر و مادرتان تحت هیچ شرایطی تقصیر شما نبوده است.

والدین شما حتماً برای جدا شدن از یک‌دیگر دلایلی دارند که مربوط به روابط بین خودشان است؛ پس می‌توانید اگر این موضوع ناراحت‌تان می‌کند از آن‌ها بخواهید تا دلیل طلاق‌شان را برای شما توضیح دهند.

همان‌طور که طلاق آن‌ها تقصیر شما نیست، جلوگیری از طلاق‌شان و یا آشتی دادن دوباره‌ی آن‌ها نیز کاری نیست که شما بخواهید آن را انجام دهید. زمانی که یک زن و شوهر بدون لجبازی به این نتیجه می‌رسند که باید از یک‌دیگر جدا شوند، ادامه‌ی آن زندگی دیگر به نفع هیچ کدام‌شان نیست؛ پس نباید احساس کنید که تقصیر شما بوده که نتوانسته‌اید جلوی طلاق آن‌ها را بگیرید.

این احساس‌ها طبیعی هستند؛ اما اگر فکر می‌کنید که نمی‌توانید این موضوع را پیش خودتان حل کنید و این دارد اذیت‌تان می‌کند، بهترین راه‌حل این است که با یک نفر حرف بزنید، آن یک نفر می‌تواند یکی از والدین‌تان یا یک بزرگ‌تر قابل اعتماد یا یکی از دوستان‌تان باشد. بهتر از همه‌ی این‌ها، کمک گرفتن از یک مشاور است. فراموش نکنید که اگر این حس‌ها را توی خودتان بریزید، باعث نمی‌شود که از بین بروند یا برای همیشه محو بشوند.

ممکن است بعد از طلاق والدین‌تان، احساس خوش‌حالی بکنید. این نباید برای شما عذاب وجدان را به دنبال داشته باشد. بعضی از ازدواج‌ها، تمام شدن‌شان بهتر از ادامه دادن‌شان است. والدینی که خشونت فیزیکی بین رابطه‌ی‌شان است و یا مسائل مربوط به مواد مخدر بین آن‌ها وجود دارد و حتی ممکن است مدت زیادیست که با هم صحبت نمی‌کنند و یک‌دیگر را نادیده می‌گیرند و یا هر مشکل دیگری که باعث می‌شود در خانه بین اعضای خانواده تنش و استرس وجود داشته باشد، در چنین حالتی طلاق بهترین راهکار است؛ چون با این روش خانواده به آرامش می‌رسد.

بعد از طلاق والدین‌تان، چه کار نباید بکنید؟

گاهی اوقات بعد از طلاق، والدین نمی‌توانند ارتباط درستی با یک‌دیگر برقرار کنند؛ در چنین شرایطی ممکن است فرزندان را واسطه قرار دهند. ممکن است در موقعیتی قرار بگیرید که مجبور باشید بین پدر و مادرتان یکی را انتخاب کنید.

مهم‌ترین موضوع این است که شما فراموش نکنید طلاق پدر و مادرتان مسئله‌ای است بین خودشان و شما مجبور نیستید طرف یکی از آن‌ها را بگیرید. اگر در چنین موقعیتی هستید، بهتر است که با پدر و مادرتان صحبت کنید و از آن‌ها بخواهید این فشار را از روی شما بردارند.

شما بعد از طلاق هم برای پدر و مادرتان به اندازه‌ی قبل مهم هستید. اگر حس می‌کنید کم‌تر به شما توجه می‌کنند یا حال شما را نمی‌فهمند، به آن‌ها حق بدهید؛ چون هر دوی آن‌ها در موقعیت سختی هستند و زمان می‌برد تا با شرایط جدید هماهنگ شوند. ممکن است با سرعت قبل نتوانند نیازهای شما را درک کنند، در چنین شرایطی بهتر است کمی‌ صبور باشید و چیزهایی را که قبلاً خودشان نسبت به احساس شما می‌فهمیدند، حالا خودتان برای‌شان توضیح دهید.

در آخر آن‌چه بیش‌تر از هر چیزی می‌تواند به یک خانواده‌ی درگیر طلاق کمک کند، گفت‌وگویی مؤثر است. بعد از طلاق اعضای خانواده بیش‌تر از قبل نیاز دارند تا با هم حرف بزنند. توی این حرف زدن‌ها، نیازهای‌تان را به ‌طور شفاف با یک‌دیگر در میان بگذارید. اگر نیازهای یک‌دیگر را درست بفهمید، طلاق فقط در رابطه‌ی میان پدر و مادرتان باقی می‌ماند و نمی‌تواند به رابطه‌ی شما با آن‌ها ضربه بزند.

CAPTCHA Image