کلیدهای زندگی من (4)


با شناسایی افکار منفی به آن‌ها رو دست می‌زنم

مهدی خسروی

چند تا سلام گرم!

یادت هست که موضوع صحبت ما به مغز و ذهن رسید. قرار شد به مغزمان تصویر خوبی از خودمان ارائه بدهیم تا مغز همان تصویر مثبت را به جسم و بدن‌مان مخابره کند و آن‌ها براساس این فرمان عمل کنند؛ اما گاهی ذهن ما درگیر صحبت با خود ماست و افکار منفی زیادی را درباره‌ی خودمان یا دیگران به ما می‌گوید؛ مثلاً من هرگز در این کاری که دستم هست برنده نمی‌شوم؛ من نمی‌توانم شاد باشم و از زندگی لذت ببرم؛ من احمق هستم، من باید کاری غیر از این‌که دارم انجام بدهم؛ من بدقیافه یا چاقم... .

بیش‌تر وقت‌ها این صدای ذهن، خشن و محکوم‌کننده است و از در دوستی و ملاطفت با ما سخن نمی‌گوید. مدام به ما سرکوب می‌زند و همیشه منفی است. خب معلوم است این افکار منفی به ما احساس ناکامی و ناامیدی و پوچی می‌دهد.

این ندای ذهنی برای بعضی‌ها در تمام‌روز ادامه دارد و تمرکز آن‌ها را برای کار از بین می‌برد. گاهی هم که افکارشان آرام است و مشغول کار جدی هستند، یک‌باره سر و کله آن‌ها پیدا می‌شود و آدم را بیچاره می‌کند و سر از ناکجاآباد درمی‌آورد و آدم بعد مدتی می‌فهمد که کارش را جلو نبرده است و غرق این ندای ذهنی خطاب به خود بوده است.

اگر در طول روز هم ندای ذهنی را نشنود، شب قبل از خواب مثل قطار سریع‌السیر با میلیون‌ها واگن افکار درباره‌ی خودش و دیگران، از ذهنش عبور می‌کند.

جالبه خودمان هم می‌دانیم این ندای ذهنی و افکار منفی برای‌مان خوب نیست و ما را خود واقعی و برقراری ارتباط با او دور می‌کند؛ اما فکر می‌کنیم ذهن‌مان خارج از کنترل خودمان یا دیگران است. فقط این نیست. این کشمکش ذهنی و افکار منفی دربار‌ه‌ی خودمان، باعث می‌شود احساس شرم و بی‌عرضگی کنیم و از این بدتر می‌فهمیم که دیگران هم متوجه درگیری ما با ذهن‌مان هستند و خجالت و شرم مضاعفی پیدا می‌کنیم.

اووووه! این‌دفعه خیلی حرف‌های منفی زدم و فقط از خود سرکوب‌گر گفتم؛ اما عامل این ندای ذهنی و افکار سرکوب‌گر چیست؟

شاید باورتان نشود که داشتن خود سرکوب‌گر و افکار منفی ذهنی، اکتسابی است؛ یعنی خود ما آموخته‌ایم که این‌گونه باشیم. گاهی این را غیرمستقیم یاد گرفته‌ایم. خیلی ناامید نشوید. شاید همیشه این افکار را داشتید و فکر می‌کنید هیچ‌گاه نمی‌توانید از شر افکار منفی خلاص شوید! اما با شناسایی افکار منفی و به‌کارگیری مؤثر قدرت ذهنی می‌توانید کنترل زندگی خود را بیش‌تر در دست بگیرید.

خوش‌بختانه روان‌شناسان قالب‌های کلی خود سرکوب‌گر را که در همه‌ی ما وجود دارد کشف کردند. از شماره‌های بعدی درباره بعضی از آن‌ها صحبت می‌کنیم.

پس کلید چهارم زندگی من چی شد؟ این چطوره؟:

«من با شناسایی ندای ذهنم و افکار منفی آن، می‌توانم گام‌به‌گام و به‌تدریج تأثیرهای آن‌ها را کم کنم و بر زندگی خودم بیش‌تر کنترل کنم.»

CAPTCHA Image