لطفاً کمربندها‌ی‌تان را ببندید!


شیطان وعده می‌دهد

(قسمت اول)

مرتضی دانشمند

1. آیا شیطان هست؟

هیچ یک از ما شیطان را ندیده و در ظاهر با او روبه‌رو نشده‏ایم؛ ولى چون خداوند از بودنش خبر داده می‌پذیریم؛ همان‌طور که وجود فرشتگان و جنیان را که از نگاه ما پنهان هستند می‌پذیریم. البته قرآن از ما نخواسته بدانیم شیطان چه شکلی است، یا چه قد و قواره‌ای دارد و طول و عرض آن چند سانتی‌متر و یا چند متر است؛ اما از ما خواسته بدانیم او دشمن ماست و هر لحظه از چپ و راست و رو‌به‌رو می‌آید تا گمراه‌مان کند. کلمه‌ی شیطان و شیاطین 88 بار در قرآن آمده است. یکی از آن‌ها همین آیه‌ی مورد بحث امروز ماست که می‌فرماید: «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ؛ شیطان، شما را به فقر وعده می‌دهد و به زشتی‌ها امر می‌کند و خداوند، آمرزش خودش و بخشش را وعده می‌دهد و او گشایش‌گر داناست (سوره‌ی بقره، آیه‌ی 268).»

براساس این آیه، شیطان موجودی است که با انسان حرف می‌زند، به او وعده می‌دهد و با وعده‌هایش انسان را از مسیر درست، منحرف می‌کند و با فقر و تهی‌دستی می‌ترساند. همان‌طور که خداوند با انسان حرف می‌زند و به او وعده‌ی آمرزش و بخشش می‌دهد. این تنها یک آیه از 88 آیه‌ای است که دربار‌ه‌ی شیطان گفت‌وگو می‌کند. شاید اگر خدا در قرآن از شیطان گفت‌وگو نمی‌کرد و نمی‌گفت که شما دشمنی به اسم شیطان دارید، کسی نمی‌توانست بفهمد که موجودی به نام شیطان وجود دارد! اما چون خداوند گفته، ما گفته‌ی خداوند را می‌پذیریم و قبول می‌کنیم که شیطان وجود دارد. همان‌طور که اگر قرآن نمی‌گفت هفت آسمان وجود دارد، ما فکر می‌کردیم در این دنیا تنها یک آسمان وجود دارد؛ همان صفحه‌ی فیروزه‌ای که بالای سر ماست. بسیاری از چیزهای دیگر هم هست که انسان با عقل و دانش خود نتوانسته به آن‌ها برسد؛ اما خداوند از وجود آن‌ها خبر داده است. ما در درس‌های دیگر، به خواست خداوند از این‌گونه چیزها سخن خواهیم گفت.

2. جای شیطان کجاست؟

شیطان‌ها از نظر قرآن دو دسته‌اند: شیطان‌های جن که معمولاً پنهان و پوشیده هستند و شیطان‌های انسانی که آشکار هستند. قرآن درباره‌ی خناس (نوعی از شیطان) می‌گوید: «الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ؛ در سینه‏هاى مردم وسوسه مى‌کند، چه آن شیطان از جنس جن باشد یا از نوع انسان‏ (سوره‌ی ناس، آیه‌های 5 و 6).»

براساس این آیه، موجودات وسوسه‌گر دو گونه هستند: برخی پوشیده و پنهان که در سینه‌ی آدم‌ها جای می‌گیرند و بعضی از جنس انسان که قابل دیدن هستند.

طبق روایت‌ها، حتی بعضی از شیطان‌های پنهان، ممکن است گاهی در بعضی مکان‌ها جلسه بگیرند و درباره‌ی چگونگی گمراه‌کردن آدم‌ها با یک‌دیگر مشورت کنند.

در روایتی از امام صادقm می‌‌خوانیم: «هنگامى که یکی از آیه‌های امیدبخش قرآن(1) بر پیامبر نازل شد، ابلیس بالاى‏ کوهى در مکه رفت، با صداى بلند فریاد کشید و سران لشکرش را جمع کرد. گفتند: «اى بزرگ ما! چه شده است که ما را فراخواندى؟»

گفت: «آیه‌ای نازل شده (که پشت مرا مى‏لرزاند و مایه‌ی نجات بشر است). چه کسى مى‏تواند با آن مقابله کند؟»

چند تا از شیطان‌ها حرف‌هایی زدند و طرح‌هایی دادند؛ اما ابلیس قبول نکرد. آخر سر، یکی از شیطان‌ها- وسواس خناس- برخاست و گفت: «من از پسِ آن برمى‏آیم.»

ابلیس گفت: «چگونه؟»

گفت: «آن‌ها را با وعده‏ها و آرزوها سرگرم مى‏کنم، تا به گناه آلوده شوند و هنگامى که گناه کردند، توبه را از یادشان مى‏برم.» ابلیس گفت: «(نقشه‏ات بسیار عالى است!) تو مى‏توانى از عهده‌ی این کار برآیى» و این مأموریت را تا روز قیامت به او سپرد(2).»

3. آیا شیطان همان وسوسه‌های نفس انسان است یا موجودی مستقل از انسان است؟

بعضی خیال می‌کنند شیطان، همان هوای نفس است؛ اما براساس آیه‌های قرآن، شیطان به معنای هوای نفس، یا نفس امّاره نیست؛ بلکه موجودی غیر از انسان و جنّ و خداوند آن را از آتش آفریده است. حالا سؤالی پیش می‌آید: اگر شیطان موجودی جدا از نفس انسان و وسوسه‌های آن است، رابطه‌ی آن با انسان چیست؟ برای جواب دادن به این سؤال می‌توان مثالی زد.

اگر انسان را به دستگاه گیرنده‌ای تشبیه کنیم که هر لحظه می‌تواند امواج گوناگونی را دریافت کند، شیطان مانند فرستنده‌ای است که آن امواج را به سوی آدم‌ها ارسال می‌کند.

گرچه انسان بدون دستگاه فرستنده‌ی شیطانی هم، دارای خواهش‌ها، گرایش‌ها و آرزوهایی است، توانایی آن را دارد که دستگاه گیرنده‌ی امواج را خاموش کند و به پیام‌های شیطان گوش ندهد؛ همان‌طور که می‌تواند آن‌ها را دریافت کند و با شیطان طرح رفاقت بریزد و هم‌نشین او شود.

قرآن در این باره می‌فرماید: «إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِیائِهِم؛ همانا شیطان‌ها (مطالبی گمراه‌کننده را) به دوستان‌شان می‌رسانند(3).»

برای روشن‌شدن القائات شیطانی، می‌توان مثال دیگری زد. تلفن همراه، دستگاه گیرنده‌ای است که پیام‌هایی را از مراکز گوناگون دریافت می‌کند. آدم‌ها در برابر پیام‌ها و پیامک‌ها چند دسته‌اند. عده‌ای از آن‌ها پیام‌ها را بازنمی‌کنند، گروهی باز نکرده حذف می‌کنند، گروهی دیگر می‌خوانند و حذف می‌کنند، عده‌ای می‌خوانند و برای دیگران می‌فرستند، عده‌ای برای همیشه نگه می‌دارند و عده‌ای با ارسال پیام و پیامک، خواستار ادامه‌ی نوع خاصی از آن‌ها می‌شوند.

نفس انسان نیز در برابر پیام‌هایی که از سوی شیطان یا خداوند دریافت می‌کند، به همین شیوه عمل می‌کند. بعضی از آن‌ها را می‌گیرد و بعضی را حذف می‌کند. دعاهایی که می‌کنیم، پیام‌هایی است که به سوی خداوند می‌فرستیم و اجابت‌های خداوند یا پاداش‌های او، پاسخ‌هایی است که او به پیام‌های ما می‌دهد. آیه‌های قرآن، پیام‌های زندگی‌بخشی است که خداوند با پیامبرj برای ما فرستاده است و پذیرفتن و عمل‌کردن ما به آن‌ها، پاسخ‌هایی است که به پیام‌های خداوند می‌دهیم؛ پس می‌بینیم که ما هر لحظه در حال ارسال یا دریافت پیام از سوی خداوند و به سوی او و یا از سوی شیطان و به سوی او هستیم.

مرکز ارسال پیام، به مخاطبان خود نگاه می‌کند. هرگاه آن‌ها را همراه و هم‌عقیده‌ی خود یافت، به ارسال پیام‌ها ادامه می‌دهد؛ وگرنه منصرف می‌شود و گیرنده‌ی پیام را رها می‌کند. وسوسه‌ی شیطان نیز سازوکاری شبیه همین دارد. قرآن در این زمینه می‌فرماید: «هرگاه از سوی شیطان وسوسه‌ای به تو رسد، به خدا پناه ببر که او شنونده و داناست. کسانی که پرهیزکارند هرگاه دچار وسوسه‏هاى شیطان شوند، یاد (خدا و پاداش و کیفر او) مى‏افتند و بینا مى‏گردند. (ولى آن‌ها که پرهیزکار نیستند) برادران‌شان (یعنى شیطان‌ها) آنان را پیوسته در گمراهى پیش مى‏برند و بازنمى‏ایستند(4).»

از طرف دیگر، دستگاه گیرنده‌ی نفس انسان، قابلیت دریافت امواج مثبت و آسمانی را هم از سوی خداوند و فرشتگان دارد. قرآن در این زمینه می‌فرماید:

«إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لاتَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛ بى‏تردید کسانى که گفتند پروردگار ما خداست، سپس [در میدان عمل بر این حقیقت‏] استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند [و مى‏گویند] نترسید و اندوهگین نباشید و شما را به بهشتى که وعده شده، بشارت باد(5).»

براساس این آیه، کسانی که دارای دو ویژگی ایمان به خداوند و استقامت در راه او باشند، فرشتگان بر آن‌ها نازل شده، ترس و اندوه را از دل آن‌ها می‌برند و به بهشت موعود مژده می‌دهند.

نتیجه می‌گیریم همان‌گونه که دستگاه دریافت‌کننده‌ی امواج از دستگاه فرستنده، جدا و مستقل است و در عین حال با آن ارتباط دارد، نفس انسان هم از فرشتگان و شیطان‌ها جداست؛ گرچه می‌تواند با آن‌ها ارتباط داشته باشد و پیام‌هایی را از آن‌ها دریافت کند.

پی‌نوشت‌ها:

1. آیه‌ی امیدبخش: «وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ؛ کسانى که وقتی عمل زشتى مرتکب می‌شوند یا به خود ستم می‌کنند، خدا را به یاد می‌آورند و براى گناهان‌شان از خداوند آمرزش می‌خواهند و (مگر) جز خدا کیست که گناهان را ببخشد؟ و آگاهانه بر آن‌چه‌ کرده‌اند اصرار نمی‌ورزند. (سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی 135).»

2. تفسیر نمونه، ج27، ص476‌.

3. سوره‌ی انعام، آیه‌ی 121.

4. «وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ * وَ إِخْوانُهُمْ یَمُدُّونَهُمْ فِی الغَیِّ ثُمَّ لایُقْصِرُونَ (سوره‌ی اعراف، آیه‌های 200 تا 202).»

5. سوره‌ی فصلت، آیه‌ی 30.

CAPTCHA Image