حساب و کتاب


بی‌تفاوت از کنارش نگذر!   علی باباجانی   معمولاً مدارس یک قسمتی از دیوار را اختصاص می‌دهند به تابلو اعلانات. ‌گاهی به این تابلو نگاه کنی، بد نیست. خبرهایی در این تابلو است. گاهی سرنوشت یک نفر با دیدن این تابلو عوض می‌شود. معمولاً در مدارس، علاوه بر درس‌دادن و درس‌خواندن، کارهای دیگری هم انجام می‌شود؛ مثل کارهای پرورشی یا انجام مسابقه‌های مختلف. خب، حالا این دو تا را با هم جمع می‌کنی. یک روز می‌روی سروقت تابلو اعلانات. در کنار پیام‌های آموزشی و حدیث و روایت، یک چیزی توجه‌ات را جلب می‌کند؛ مسابقه، جشنواره، مثلاً یک پوستر به تابلو اعلانات چسبانده‌اند که روی آن نوشته‌شده: مسابقه‌های فرهنگی، هنری، یا جشنواره‌ی دانش‌آموزی و... دقیق‌تر که می‌شوی، می‌بینی این جشنواره در همه‌ی رشته‌ها از دانش‌آموزان دعوت کرده که شرکت کنند؛ فرهنگی، هنری، ورزشی و... تو به خودت نگاه می‌کنی. می‌بینی که در چه رشته‌ای می‌توانی شرکت کنی. دیگران هم همین‌طور؛ یکی در فوتبال، دیگری در شعر، آن‌ یکی در نقاشی و... خب، این هم فرصت خوبی است که خودت را بسنجی و ببینی در کدام‌یک از این رشته‌ها می‌توانی شرکت کنی. یک نکته را هم نباید فراموش کنی و آن این‌که خیلی‌ها بی‌تفاوت از این جشنواره‌ها می‌گذرند. به خودشان می‌گویند: «ما را چه به این چیزها. این جشنواره‌ها برای ازمابهتران است.» اگر بخواهی این‌طور فکر کنی، تو هم به آن جمع بی‌تفاوت اضافه شدی؛ پس باید این فکرها را دور بریزی و با خودت بگویی: «نه، این جشنواره برای من است. من که دانش‌آموزم و استعداد دارم.» پس با این فکر به خودت برگرد و ببین در کدام زمینه می‌توانی حرفی برای گفتن داشته باشی. اگر هم نداری، فرصت خوبی است که خودت را امتحان کنی. با شرکت در این جشنواره‌ها ببینی، چندمرده حلاجی. همین یکی‌- دو روز پیش بود که با یکی از دوستان صحبت می‌کردم. محمد، مربی موفق ورزشی است. او عاشق ورزش‌های رزمی بود. یک روز اتفاقی از این اعلامیه‌ها به چشمش خورد: از علاقه‌مندان به ورزش دعوت می‌شود که خودشان را به مربی ورزش معرفی کنند. محمد هم که این استعداد را در خود می‌دید، خویش را به معلم ورزش معرفی کرد. از آن به بعد، او شد یک پای ثابت ورزش مدرسه. تابستان گذشته به باشگاه می‌رفت و چیزهایی را از تکواندو یاد گرفته بود. همین باعث شد که در مسابقه‌های مختلف ورزشی شرکت کند و در مدرسه و بعد در منطقه و بعد در استان مقام بیاورد. در کنار این مقام‌آوردن‌ها، کمک مالی هم به او می‌شد. همین جایزه‌هایی که می‌گرفت او را تشویق می‌کرد با جدیت به کار خودش در کنار درس خواندن ادامه بدهد. بعدها در دانشگاه هم قبول شد و در کنار تحصیل در رشته‌ی تربیت‌بدنی، توانست در مسابقه‌ها رتبه‌ها و مدال‌های رنگارنگی بیاورد. محمد می‌گفت: «موفقیت امروزم را از آن روز دارم؛ روزی که نگاهم به تابلو اعلانات میخ شد.» حالا با توام. شرکت در مسابقه‌های مختلف می‌تواند از نظر مادی هم به نفعت باشد. ببین چه‌قدر مسابقه و جشنواره برگزار می‌شود. جشنواره‌ی قرآن، نهج‌البلاغه، کتاب‌خوانی، مسابقه‌های دانش‌آموزی و... همین جشنواره‌ها می‌تواند پلی باشد برای رسیدن به موفقیت‌های بزرگ‌تر. مسابقه‌های دانش‌آموزی ابن‌سینا، مسابقه‌ی ملی دانش‌آموزی شریف، جشنواره‌ی جابربن‌حیان (پروژه‌های علمی دانش‌آموزی)، جشنواره‌ی سلامت دانش‌آموزی،  جشنواره‌ی پروژه‌های دانش‌آموزی و... این‌ها را با جست‌وجو در اینترنت پیدا کردم. می‌بینی که چه‌قدر جشنواره‌های دانش‌آموزی متنوع و زیاد است؛ پس اگر دوست داری، به نوایی برسی، به تابلو اعلانات نگاه کن. موفق باشی!
CAPTCHA Image