شعر

امضا

داوود لطف‌الله

کوچه‌های مهر، برگی

آسمان مهر، آبی

غرق خوابی ناز بودند

لحظه‌های آفتابی

ناگهان خورشید گم شد

پشت یک ابر بداخلاق

باد هم، هم‌دست او شد

زوزه‌هایش، سوز شلاق

ابر شد از اشک خالی

کوچه‌ها از آب لبریز

ثبت شد در قلب‌شان باز

اولین امضای پاییز!

باز باران

لعیا اعتمادی

باز باران

پا به شهر ما گذاشت

وقت رفتن باز هم

کفش‌های آبی‌اش را جا گذاشت

زندگی جریان گرفت

ناودان‌ها جان گرفت

رنگین‌کمان

شعر: کریستینا روزِنی

مترجم: علی‌رضا شفیعی‌فر

قایق‌ها در رودخانه‌ها شناورند

و کشتی‌ها در دریاها

اما ابرهایی که در آسمان شناورند،

زیباترند.

بر فراز رودخانه‌ها پل‌هایی هستند،

زیبا و چشم‌نواز؛

اما کمانی که پل می‌زند به آسمان،

و بر روی درختان فرود می‌آید،

و جاده‌ای می‌کشد از زمین به آسمان،

بسیار زیباتر از همه‌ی آن‌هاست

در کوچه‌های آسمان

طاهره اکرمی

حال و هوای آسمان

بارانی است و سردِ سرد

از دست شاخه می‌چکد

برگ حنایی، سرخ و زرد

*

پشت نقاب پنجره

کز کرده یک گنجشک ناز

نوک می‌زند بر شیشه تا

شاید شود یک لحظه باز

*

می‌لرزد از سرما به خود

گنجشک ناز و مهربان

خورشید را گم کرده است

در کوچه‌های آسمان