هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد...!

نویسنده


تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که چرا می‌گویند: هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد؟ یا اصلاً خودتان درباره‌ی این موضوع به نتیجه‌ای رسیده‌اید؟

شمار کثیری از دوستان محترم ما هستند که کلاً جایگاه یک سری از سخن‌ها را نمی‌دانند.

برای مثال سر کلاس فیزیک معلم با یک سری از کلمات و واژگان بسیار وحشتناک مُصر است که تمامی قوانین علم فیزیک را در عرض یک ساعت توی سر دانش‌آموزان فرو کند و بحث اصلی‌اش توضیح فصل چهارم کتاب درسی است که یک‌دفعه یکی از همین دوستان به ظاهر محترم ما با یک ژست که گویی می‌خواهد اورانیوم غنی‌سازی کند، برمی‌خیزد و پرسش سؤالی که مضمونش این است: «ببخشید از فصل دوم چند نمره توی امتحان میاد؟» (حالا معلم داره فصل چهارم رو توضیح می‌ده‌ها!)

در آن لحظه باید به او بگویی: «آخر انیشتین این سؤال بود تو پرسیدی؟» و همان لحظه است که تمامی آن چند جمله‌ای که از درس متوجه شده بودی آن هم به زور گردو و پسته‌ای که صبح خورده‌ای از کله‌ی مبارک می‌پرد!

و یا در جایی دیگر: صبح چند دقیقه‌ای زود به مدرسه می‌رسی و یکی از همین دوستان در حالی که به خاطر مهمانی دیشب دعوت بوده و دیر خوابیده خمیازه‌کشان به سویت می‌آید و پس از تقاضای این که: «می‌شه لطف کنی درس مثلثاتی که امروز امتحان داریم رو توضیح بدی؟»

در آن لحظه است که تو فکر می‌کنی جزء خیّرترین آدم‌های روی کره‌ی خاکی هستی. شروع می‌کنی به درس دادن و دوست محترم که انگار کاملاً حواسش به درس‌هایت است و تو پس از توضیح توابع سینوسی سر از روی کاغذ برمی‌داری که دوست محترم با ژست جناب فیثاغورس می‌پرسد: «راستی این سینوس که گفتی چی بود؟» و تو نامردی نمی‌کنی و می‌گویی: «یه بخشه توی دستگاه تنفسی، نمی‌دونی کجاست؟»

و او با حالتی متفکرانه به تو نگاه می‌کند و از چهره‌اش کاملاً مشهود است که حتی معنی شوخی بی‌نمک تو را هم نگرفته است.

اما واقعاً علت این سؤال‌های بی‌مورد کجاست؟ من فکر می‌کنم خداوند در نهاد انسان‌ها یک مقوله‌ای به نام فکر و اندیشه قرار داده است که می‌شود پس از چندی بررسی دریافت که درست می‌گویند هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد...!

 

CAPTCHA Image