گفت‌وگو/ اگر هزاران بار دیگر متولد شوم باز هم به سراغ شعر کودک می‌روم


نسرین کاظمی

گفت‌وگو با رودابه حمزه‌ای

خانم رودابه حمزه‌ای زمانی شاعر کودکان شد که خرید کتاب‌های شعر موجود، آن‌چنان که باید و شاید دختر کوچکش را مجذوب نمی‌کند. بنابراین تصمیم گرفت خود اقدام به نوشتن کتاب برای کودکش کند. بعد از مدتی به پیشنهاد همسرش یکی از این کتاب‌های شعر کودک را به چاپ رساند تا علاوه بر دخترش تمامی کودکان ایران از آن بهره‌مند شوند. دو کتاب «کلبه‌ی کوچک شاپرک‌ها» و «مجموعه‌ای از مهربانی‌ها» در یک سال به چاپ رسید و جداگانه برنده‌ی کتاب سال شد.

این یک شروع موفقیت‌آمیز برای فعالیت فرهنگی و هنری خانم حمزه‌ای در ارتباط با کودک بود. از آن پس ایشان همکاری خود را با مجلات مختلف و صدا و سیما در همین زمینه ادامه داد.

در کنار فعالیت در صدا و سیما و نشریات مختلف،  همکاری در ارائه‌ی کاست‌های شعر و موسیقی کودک از دیگر فعالیت‌های خانم حمزه‌ای است.

 

نام برخی از کتاب‌ها:

کلبه‌ی کوچک شاپرک‌ها، انتشارات سروش

خیال صورتی، انتشارات حوزه‌ی هنری

مجموعه‌ای از مهربانی، انتشارات حوزه‌ی هنری

شاپرک میوه‌ی آسمان است، انتشارات نیستان

راز رشید، انتشارات سوره‌ی مهر

از انار تا خدا، انتشارات آستان قدس رضوی

خانم حمزه‌ای! کودکی و نوجوانی شما چه حال و هوایی داشت؟ آن دوران بر شما چگونه گذشت؟

دوران کودکی من هم مثل خیلی از بچه‌های دیگر با آرامش فکری و آسایش زندگی دسته‌جمعی در کنار خانواده و فامیل نزدیک گذشت. این دوران طلایی، اگر به طور معمول و بدون آسیب‌ها و فشارهای روحی - روانی سپری شود، بهترین دوران زندگی است؛ چون در سنین کودکی، بچه‌ها نه از آینده نگرانی دارند و نه گذشته‌ای که خاطرات خوب و بد آن در زندگی‌شان تأثیر بگذارد؛ اما بحث دوران نوجوانی متفاوت است. به نظر من سنین نوجوانی برعکس کودکی، سن شناخت خود و محیط اطراف است. سن قضاوت روی افراد، عمل‌کرد آن‌ها و پیروی از الگوی مورد علاقه است. برعکس دوران کودکی، در سن نوجوانی از روحیه‌ی حساس و شیشه‌ای برخوردار بودم و با کوچک‌ترین مسئله‌ای بغض می‌کردم و از عمل‌کرد دوستان و اطرافیانم ضربه می‌خوردم، و فکر می‌کنم که عاطفه‌ی اصلی انسان در این دوره‌ی سنی کامل می‌شود.

از پیوند خود با کتاب و کتاب‌خوانی بگویید. کتاب و کتاب‌خوانی چه‌قدر در زندگی شما نقش داشت؟

بسیار زیاد. من به کتاب خواندن علاقه‌ی بسیاری داشتم و هنوز هم بهترین سرگرمی من مطالعه است.

زمانی که خودتان کودک بودید، از خواندن چه نوع کتاب‌ها یا شعرهایی لذت می‌بردید؟

در دوران کودکی کتاب‌های شعری از «محمود کیانوش» می‌خواندم و از خواندن اشعار آن لذت می‌بردم؛ اما در دوران نوجوانی کتاب‌های رمان و اشعار بزرگانی مثل حافظ، مولوی و حمید مصدق را مطالعه می‌کردم.

لطفاً نام تأثیرگذارترین کتاب‌هایی را که در کودکی خوانده‌اید، برای ما بگویید.

در کودکی  طرف‌دار کتاب‌های کانون پرورش فکری بودم. در کتاب‌خانه‌ی کانون (شعبه‌ی پارک شفق) عضو بودم. مشتاقانه به کتاب‌خانه می‌رفتم و در فضای آرام آن‌جا، بدون توجه به گذر زمان چندین جلد از کتاب‌های مورد علاقه‌ام را می‌خواندم و از خواندن همه‌ی آن‌ها لذت می‌بردم. البته به سری کتاب‌های آستریکس و تن تن هم

بسیار علاقه‌مند بودم که دائم از کتاب‌فروشی محل، سراغ عناوین جدید آن‌ها را می‌گرفتم.

چه خاطره‌ی درخشان و زنده‌ای از دوران نوجوانی خود به یاد دارید؟

خاطره‌ام مربوط می‌شود به دورانی که پدرم متوجه حافظه‌ی قوی من در حفظ شعر شدند و شبی که اتفاقاً کتاب جدیدی برای خواندن نداشتم، دیوان شعر حضرت مولانا را به من هدیه کردند و من قول دادم که همه‌ی اشعار آن را در ذهنم حفظ کنم.

اگرچه بعضی از کنایات و استعاره‌های شعر را درک نمی‌کردم؛ ولی از خواندن و حفظ آن اشعار زیبا و معنوی کلی لذت می‌بردم.

دوران کودکی و نوجوانی شما چه تفاوت‌هایی با دوران کودکی و نوجوانیِ کودکان و نوجوانان امروز داشت؟  

ما با بازی و ورزش جسم‌مان را تقویت می‌کردیم و با مطالعه، روح‌مان را. بچه‌های امروزه متأسفانه نه از تحرک جسمی مناسب برخوردارند نه به مطالعه علاقه‌ی چندانی دارند، چون سرگرمی‌های الکترونیکی انتخاب اول بیش‌تر بچه‌هاست؛ البته بچه‌های کتاب‌خوان هم کم نیستند؛ و اگر در آینده این بچه‌ها به موفقیت‌های بیش‌تری دست پیدا کنند حق‌شان است، چون انتخاب‌شان اصولی‌تر بوده است.

چه شد که به دنیای نویسندگی و شاعری پیوند خوردید؟

حقیقتاً در سنین کودکی و نوجوانی از نوشتن بیزار بودم و همیشه از بابت مشق‌های ننوشته و تمرین‌های حل‌نکرده در مدرسه تنبیه می‌شدم. فکرش را هم نمی‌کردم که در بزرگ‌سالی این‌قدر از نوشتن لذت ببرم و بهترین تفریحم نوشتن و نزدیک‌ترین دوستانم کاغذ و روان‌نویس باشد. البته همان‌گونه که اشاره کردم بسیار اهل مطالعه بودم. وقتی شما در ظرفی آب زیادی بریزید، ظرف پر می‌شود و اضافی آن لبریز می‌شود. ادبیات هم به این صورت است. وقتی مطالعه زیاد باشد معلومات هم زیاد می‌شود و انسان حرفی برای گفتن دارد. این حرف‌ها به صورت شعر یا قصه یا مقاله و گزارش، از ذهن انسان جاری می‌شود. البته نباید از نقش علاقه و استعداد ذاتی غافل شد.

اولین بار که شعر سرودید، چه احساسی داشتید؟

سیزده ساله بودم که اولین شعرم را سرودم. حسی بسیار زیبا درون خود داشتم و احساس شرم و خجالت از این‌که جسارت کرده‌ام، چون شاعری را لباسی به قد و قواره‌ی خود نمی‌دیدم و به همین دلیل اشعارم را حتی برای نزدیک‌ترین افراد خانواده‌ام نمی‌خواندم. با این‌که مادرم شعر می‌سرودند و اشعارشان را در مجلات چاپ می‌کردند، هیچ وقت به خودم اجازه ندادم که سرودنم را حتی در خانواده مطرح کنم.

در دنیای واقعی آن‌چه که شما را به سرودن وامی‌دارد، چیست؟ چیزی که شما را برای نوشتن و سرودن بی‌قرار کند؟

دنیای واقعی، همان دنیایی است که دوستش ندارم. من در رؤیاهای خود دنیایی دارم که در آن همه‌ی زیبایی‌های جهان دیده می‌شود و به تک تک نشانه‌های زیبای خداوندی توجه می‌شود. در دنیای رؤیاهای من همه با هم دوست هستند. محبت، گذشت و مهربانی جزء جداناپذیر از رفتارهای انسان‌هاست. مهربانی با طبیعت و حیوانات، جامعه‌ای سالم از آلودگی‌های زیست‌محیطی و... من برای دنیای رؤیایی خودم شعر می‌سرایم، البته به امید جلب توجه کودکان امروز و آینده‌سازان و بزرگان فردا.

ضرورت سرودن شعر برای کودکان را در چه می‌دانید؟ چه نیازی از این بابت در جامعه‌ی انسانی وجود دارد؟

بچه‌ها در سن و سالی نیستند که با همه‌ی واقعیات زندگی آشنا باشند. ما با اشعارمان بچه‌ها را برای ورود به جامعه آماده می‌کنیم و سعی می‌کنیم با اطلاعات درست و آگاهی‌بخشی به‌جا در قالب آثارمان، آنان را کاملاً عاطفی و در عین حال مصمم و قوی، آماد‌ه‌ی ورود به اجتماع کنیم.

بهترین قالب‌های شعری برای سرودن شعر کودک را کدام قالب‌ها می‌دانید؟

بهترین قالب شعری برای شعر کودک، چهارپاره، بحر طویل و قالب نیمایی است، البته از نظر من.

شما به عنوان یک شاعر کودک، چه مضامینی را برای سرودن شعر کودک، بهترین می‌دانید؟

همه‌ی مضامین انسانی مناسب استفاده برای سرودن شعر کودک است، البته با توجه به درک کودک و نوجوان و زبان و بیان مخصوص آن گروه سنی.

شاعران کودک برای ایجاد یک رابطه‌ی خوب و کامل با کودکان چه باید بکنند؟

ذهن بچه‌ها سرزمین سؤال‌ها و چراهای ساده و پیچیده است. اگر ما بتوانیم در آثارمان به سؤال‌های ذهنی آن‌ها پاسخ مناسب بدهیم، لذت کشف را برای آن‌ها مهیا کرده‌ایم.

درباره‌ی به‌کارگیری واژه‌ها، ریتم و قافیه در شعر کودک برای‌مان بگویید.

ریتم در اشعار خردسال نقش اساسی ایفا می‌کند. آهنگینی و موسیقی درونی شعر، باعث لذت بردن و یادگیری آسان‌تر اشعار می‌شود. هر چه گروه سنی شعر بالاتر رود نقش ریتم و ضرباهنگ در شعر کودک و نوجوان کم‌تر احساس می‌شود.

بعضی وجود مفاهیم آموزشی و نکته‌های اخلاقی در شعر کودک را ضروری می‌دانند. بعضی صرفاً جنبه‌ی سرگرم‌کننده بودن و شادی‌آفرینی‌اش را در نظر می‌گیرند. نظر شما چیست؟

شاعری موفق است که با استفاده از ابزار صنایع ادبی و به واسطه‌ی سرگرمی و تفریح، کودک را جذب شعر کند و پیامی غیرمستقیم و محو را هم به بچه‌ها ارائه دهد. پیامی که در بطن شعر نهفته باشد.

مهم‌ترین و تأثیرگذارترین ویژگی‌های شعر کودک را چه ویژگی‌هایی می‌دانید؟

مهم‌ترین ویژگی شعر کودک روان بودن و استفاده از زبان ساده و سالم است. ضمناً تخّیل در شعر کودک پررنگ‌تر است و شاعرانگی کودکانه جزء هنرمندانه‌ترین کارهای یک شاعر کودک خوب است.

همکاری شما با صدا و سیما و در برنامه‌های کودکان، چگونه شکل گرفت؟

برادرم مرحوم «رضا حمزه‌ای» آهنگ‌ساز بودند و با این‌که ایشان از نظر سنی از من کوچک‌ترند سابقه‌ی کارشان از من بیش‌تر بود. من به دعوت ایشان و همکاران‌شان به تلویزیون رفتم و از حدود 21 سال پیش تا به حال در صدا و سیما به عنوان شاعر، نویسنده و سرپرست نویسندگان مشغول خدمت به بچه‌های خوب کشورم هستم. یکی از خصوصیات خوب تلویزیون، مخاطبان چند میلیونی است و برای من که ترجیح می‌دهم پیامم به گوش بچه‌ها برسد، صدا و سیما گزینه‌ای جالب است، البته توجه داشته باشیم که حوزه‌ی نشر، ماندگاری خاص خودش را دارد و سعی‌ام این بوده که هیچ‌گاه از چاپ کتاب غافل نشوم.

خط‌خوردگی در دست‌نوشته‌های شما زیاد است؟

معمولاً از یک صفحه کاغذ برای سرودن یک شعر استفاده می‌کنم؛ و اگر خط‌خوردگی باعث شود که جا کم بیاورم آن‌قدر ریز می‌نویسم تا در همان صفحه، شعر کامل شود، البته این عادت را زمانی در خود نهادینه کردم که شعری در مورد صرفه‌جویی در مصرف کاغذ نوشتم و بهتر دیدم که عالم بی‌عمل نباشم و خودم هم از این دستورالعمل پیشنهادی پیروی کنم.

اگر دوباره متولد می‌شدید، آیا باز هم به سراغ سرودن برای کودکان می‌رفتید؟

بله. اگر هزاران بار دیگر متولد شوم باز هم به سراغ شعر کودک خواهم رفت. من عاشق تمام بچه‌های دنیا هستم و آرزو دارم که تا زنده‌ام قابلیت ماندن در این عرصه را داشته باشم.

آیا درست است که شاعران افراد ساکت و آرامی هستند؟

شاید شاعران بزرگ‌سال افراد ساکت و آرامی باشند، ولی شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان، درست مثل بچه‌ها سرشار از انرژی، شاد و پرجنب‌وجوش هستند. من هم مثل همه‌ی آنان دنیای پاک و باصداقت کودکان را به دنیای پرهیاهو و منفعت‌طلبانه‌ی بزرگ‌سالان ترجیح می‌دهم.

مهم‌ترین ویژگی رودابه حمزه‌ای چیست؟ می‌توانید خودتان را در چند جمله برای ما توصیف کنید؟

سعی کرده‌ام بنده‌ی خوبی برای خدایم، فرزند خوبی برای پدر و مادرم، همراه خوبی برای همسرم، مادر خوبی برای فرزندانم، مادربزرگ خوبی برای نوه‌ام و دوست خوبی برای دوستانم باشم. در این کار موفق شده‌ام یا نه، نمی‌دانم. من فقط سعی کرده‌ام.

شما رمز موفقیت خود را در چه می‌دانید؟

خود را فرد کاملاً موفقی نمی‌دانم، ولی خدا را شکر می‌کنم که توانسته‌ام گامی هر چند کوچک برای بچه‌های سرزمینم، چه در ایران و چه خارج از ایران بردارم. شعر، زیبا‌ترین جایزه‌ای بود که خداوند مهربان به خاطر صبر زیادم به من هدیه کرد.                                

حرف آخر خانم رودابه حمز‌ ای برای نوجوانان خواننده‌ی نشریه چیست؟  

سلام بچه‌ها. تشکر می‌کنم که اجازه می‌دهید در دنیای زیبای شما قدم بزنم. ممنونم که اشعارم را می‌خوانید، می‌بینید و می‌پسندید. اگر شما نبودید دنیا خیلی خشن و غیر قابل تحمل بود. یادتان باشد که وقتی بزرگ شدید، کودکی‌های‌تان را دور نریزید. مواظب این گنج باارزش باشید.

 

CAPTCHA Image