همه‌ی گل‌ها عزیزند...


لیلا ترکپوراسکویی


همیشه وقتی از بابا سؤال‌هایی می‌کردم که جوابش را نمی‌دانست، می‌گفت: «برو، وقتی بزرگ شدی، خودت می‌فهمی...» حالا که من بزرگ شده‌ام، شش سال دارم و خانم «سرمدی» مربی مهد از من بسیار راضی است، باز هم نمی‌دانم چرا نباید به گل‌های فرش هال، آب داد...

من، خودم می‌توانم از یخچال آب بردارم و توی لیوان بریزم و بخورم؛ اما داداشی، فقط می‌تواند لیوان را از دست من بگیرد، بعضی وقت‌ها هم که لیوان از دستش ول می‌شود و آب روی گل‌های صورتی فرش می‌ریزد، من ته دلم خوش‌حال می‌شوم که بالأخره گل‌ها کمی آب خوردند؛ اما مادر بلافاصله با آن دستمال رنگ و رو رفته، به جان گل بیچاره‌ی فرش می‌افتد و حالا نساب و کی بساب...

اما عجیب که گل صورتی، اصلاً پژمرده نمی‌شود!

من فرق گل با گل را نمی‌فهمم...

عزیز، که من و داداشی را آن‌قدر دوست دارد، اجازه نمی‌دهد که ما حتی یواش به گل‌های سرخ باغچه‌‌ی‌شان دست بزنیم؛ اما حالا مادر...

مامان گفته: «وقتی عقربه‌ی کوچک ساعت دیواری اتاق پذیرایی خانه، کنار عقربه‌ی کوچیکه می‌ایستد و ما دیگه نمی‌توانیم ببینمش، ساعت دوازده است و هرروز، در ساعت دوازده، مامان یک زیرانداز رنگ‌پریده، می‌آورد و می‌اندازد روی فرش هال.

می‌گوید آفتاب، می‌سوزاندش...»

خب مامان هم که مثل عزیز مواظب گل‌های فرش‌ است، پس چرا نمی‌گذارد گل‌ها، آب بخورند!

اگر مامان آن‌قدر گل‌های فرش را دوست دارد، پس چرا اجازه می‌دهد همه، روی‌شان پا بگذارند؟ با جوراب، بی‌جوراب، با کفش، با دمپایی...

گل‌های باغچه‌ی عزیز، رز صورتی هستند، گل‌های فرش ما هم هستند...

گل‌های باغچه‌ی عزیز، برگ دارند، گل‌های فرش ما هم دارند...

تازه آخر تابستان گل‌های باغچه‌ی عزیز، پژمرده می‌شوند؛ اما گل‌های فرش ما پژمرده نمی‌شوند که هیچ، وقتی هم ما مسافرت هستیم عموسیروس نمی‌آید تا گل‌های فرش‌ را آب بدهد مثل باغچه‌ی عزیز...

خلاصه، من که تصمیمم را گرفتم... از امشب می‌خواهم گل زیر مبل را که مامان نمی‌بیند، هر شب حسابی آبیاری کنم، وقتی هم گلش بزرگ شد، به مامان و بابا تقدیم می‌کنم...

 

یادداشت:

وقتی قصه‌ای را می‌خواهیم بنویسیم اول به مخاطب آن فکر می‌کنیم بعد باید ببینیم قهرمان قصه متناسب با سن مخاطب هست یا نه. عنوان اثر، شاعرانه و زیباست و گل اثر ایهام جالبی دارد. شخصیت این قصه کودکی شش‌ساله است که تازه به مهد می‌رود؛ اما نوع نگارش و عبارت‌ها به گروه سنی نوجوان می‌خورد. هرچند دیدگاه کودکانه‌ی زیبایی نسبت به گل در این اثر هست، باید دقت داشت که این دیدگاه شاعرانگی خود را از دست ندهد. با این حال خواندن این مطلب برای نوجوانان کم‌فایده نیست.

 

CAPTCHA Image