محمد معین

نویسنده


به مناسبت 13 تیر، سالروز درگذشت دکتر محمد معین

یکی از روزهای گرم تابستان 1330 بود که گروه باستان‌شناسان فرانسوی برای حفاری به شوش آمده بودند. محمد 33ساله‌ خودش را به آن‌ها رساند تا بتواند با کارشان آشنا شود. سرپرست گروه فرانسوی، به محمد گفت که لهجه‌های محلی ایران کم‌رنگ شده است و شاید مدتی بعد اثری از لهجه‌های محلی در ایران باقی نماند...

این جمله تلنگری بود برای محمد، که باید کاری انجام می‌داد تا برای نسل‌های آینده‌ی زبان فارسی با لهجه‌ها، اصطلاحات، لغات و امثال و حکم فارسی ماندگار شود.

محمد با همراهی چهارصد نفر از دانشجویانش، اثری را تدوین و جمع‌آوری کرد با نام «فرهنگ فارسی معین».

معین که بود؟

نهم اردی‌بهشت 1297 فرزند اول شیخابوالقاسم به دنیا آمد. شیخ‌ابوالقاسم طلبه‌ای در رشت بود و بیش‌تر وقت خود را صرف تعلیم امور دینی می‌کرد؛ اگرچه از بیماریِ سختی هم رنج می‌برد. محمد از کودکی شاهد بیماری سخت پدر و مادرش بود. گاهی او را از خانه دور می‌کردند؛ اما باز هم دل کوچکش طاقت نمی‌آورد! شاید به دلش افتاده بود که این بیماری سخت پدر و مادر، زندگی سختی را برای او رقم خواهد زد؛ و بالأخره آن‌چه نباید، اتفاق افتاد. محمد در کودکی پدر و مادرش را به فاصله‌ی اندکی از دست داد و برای همیشه تکیه‌ی بی‌پناهی‌اش، پدربزرگش شیخ محمدتقی‌ معین‌العلما شد. او که خود از بزرگان رشت بود، تعلیم و تربیت محمد را بر عهده گرفت.

معین و آغاز به تحصیل

پدربزرگ محمد شرایط را فراهم کرد تا او به مکتب برود. محمد فقط توانست تا کلاس چهارم در رشت درس بخواند و برای ادامه‌ی تحصیل به تهران رفت تا در مدرسه‌ی دارالفنون ثبت‌نام کند. دوری از رشت و خانواده سخت بود و سخت‌تر آن زمان که در هنگام تحصیل نیز خبر درگذشت پدربزرگش را به او دادند.

محمد شیفته‌ی درس و مطالعه بود. هیچ چیز نمی‌توانست مانع پیش‌رفت او شود. در سیزده‌سالگی دوران متوسطه را به پایان رساند و پس از آن، در رشته‌ی فلسفه و ادبیات در مدرسه‌ی عالی دارالمعلمین تهران ثبت‌نام کرد. در هفده‌سالگی نیز در این رشته با نمره‌ی ممتاز مدرک خود را دریافت کرد و راهی خدمت سربازی شد.

سربازی به پایان رسید و حالا محمد دبیر یکی از دبیرستان‌های اهواز بود؛ اما او که از هیچ فرصتی برای تحقیق و مطالعه دریغ نمی‌کرد، در کنار تدریس به تحقیق، تألیف و ترجمه پرداخت تا این‌که در شوش با گروهی از باستان‌شناسان فرانسوی که برای حفاری آمده بودند، دیدار کرد و ایده‌ی ابتدایی آماده‌سازی فرهنگ فارسی شکل گرفت.

معین و دکترای فارسی

در سال 1318 محمد معین به تهران منتقل شد و در سمت معاونت اداری دانش‌سرای مقدماتی و دبیری دانش‌سرای عالی تهران مشغول به کار و هم‌زمان در دوره‌ی دکترای زبان و ادبیات فارسی مشغول به تحصیل شد و در شهریور 1321 از پایان‌نامه‌ی خود در حضور استاد راهنمایش ملک‌الشعرای بهار دفاع کرد و پس از تحسین بسیار، ایشان حائز مدرک دکترای زبان و ادبیات فارسی شد.

دیگر آثار معین

دکتر محمد معین در زمینه‌ی تألیف، تصحیح و ترجمه آثار فراوانی دارد که از آن میان می‌توان در حوزه‌ی تألیف به: جلد اول حافظ شیرین‌سخن (1319)، یک قطعه شعر در پارسی باستان (1322)، یوشت فریان و مرزبان‌نامه (1322)، روزشماری در ایران باستان و آثار آن در ادبیات پارسی (1325) و مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی (1326) و در زمینه‌ی تصحیح کتاب به: علم برین (دانش‌نامه‌ی علائی تألیف ابن‌سینا) (1331)، چهار مقاله تألیف نظامی عروضی سمرقندی (1331)، مجموعه اشعار دهخدا (1334) و شرح قصیده‌ی ابوالهیثم (1334) و در زمینه‌ی ترجمه به: روان‌شناسی تربیتی (1316)، خسرو کواتان و ریدک وی (1323) و دکتر ر. گیرشمن (1336) اشاره کرد.

نشان و افتخارات معین

نشان درجه‌ی سوم علمی در سال 1316، نشان درجه‌ی دوم علمی در سال 1321، نشان درجه‌ی دوم سپاس در سال 1327، جایزه‌ی Tamhour  از طرف Icademie des Inscriptions  در سال۱۳۲۱ و هم‌چنین در سال۱۳۴۰ از طرف دولت فرانسه نشان عالی «هنر و ادب» به دکتر محمد معین اهدا شد.

معین و سال‌های پایان زندگی

استاد دکتر محمد معین، بی‌وقفه و پرشور در راه حفظ ادبیات و فرهنگ این مرز و بوم آرام و طاقت نداشت. سرانجام، استاد هشتم آذر 1345 ناگهان در دانشگاه دچار بی‌هوشی می‌شود و روند درمانی به‌گونه‌ای پیش رود که استاد دچار اغما می‌شود و سال‌ها در خاموشی به سر می‌برد. او در سیزدهم تیر 1350 برای همیشه آرام گرفت.

 

CAPTCHA Image