سه یادداشت برای شعر نوجوانان


1

وقتی شاعر کودک و نوجوان باشی و هر روز سر و کارت با کودکان و نوجوانان باشد، کارت خیلی سخت است؛ چون این سر و کار داشتن با بچه‌ها باعث می‌شود که شناختت نسبت به بچه‌ها زیاد شود و از نزدیک با اخلاق و رفتار آن‌ها آشنا شوی. آن وقت است که دیگر به راحتی نمی‌توانی برای‌شان شعر بنویسی؛ چون کم کم یاد می‌گیری که نوجوانان به چه چیزهایی علاقه دارند، از چه چیزی بدشان می‌آید و دنیا را چگونه می‌بینند (شاید به همین دلیل باشد که من کم شعر می‌نویسم).

2

راستش را بخواهید کتاب‌هایی که به عنوان شعر نوجوان منتشر می‌شوند زیاد با استقبال نوجوانان روبه‌رو نمی‌شوند. دلیلش این است که نوجوانان خودشان را در این شعرها نمی‌بینند. مضامینی که شاعران برای نوجوانان انتخاب می‌کنند، مضامینی است که از دنیای نوجوانان فاصله دارد یا خیلی کودکانه‌اند و یا بزرگ‌سالانه.

شاعران نوجوانه‌سرا از دغدغه‌های نوجوانان امروز غافل‌اند و به موضوعاتی می‌پردازند که نوجوانان علاقه‌ای به آن‌ها ندارند.

دفتر خاطرات نوجوانان پر است از شعرهای مشیری، سپهری، فروغ، گروس عبدالملکیان و...

به راستی چه چیزی در شعرهای این شاعران است که نوجوانان را به سمت خودشان کشیده است؟ مضامین عاطفی؟ صداقت و پرهیز از شعارزدگی؟ بی‌پرده حرف زدن؟ جوهره‌ی شعری؟ و...

هرچه هست رازی است که احتمالاً شاعران نوجوانه‌سرا آن را نمی‌دانند؛ وگرنه باید شعرهای این شاعران هم مانند شاعرانی که نام‌شان رفت در میان نوجوانان محبوب می‌شد.

3

ای کاش می‌شد شاعران با نوجوانان نشست و برخاست بیش‌تری داشته باشند و از نزدیک و بی‌واسطه پای حرف‌های آنان می‌نشستند!

ای کاش می‌شد داوری یکی از جشنواره‌های شعر نوجوان را به نوجوانان می‌سپردیم!

شاید اگر این اتفاق‌ها و اتفاق‌هایی از این دست رخ بدهد شاهد اتفاقات خوبی در شعر نوجوان باشیم...

 

CAPTCHA Image