نویسنده
قطار «سلام بچهها» در پایان سال 92 در ایستگاه دوازدهم توقف نکرد و پرشتاب – بسان روزگار – به اولین ایستگاه 93 رسید و مسافرانی از جنس شوریدگی، خیالورزی و لطیفگویی را با خود همراه ساخت. مسافرانی با چمدانهایی پر از شعر و شور؛ و این قطار به قول سهراب، روشنایی میبَرَد و البته خالی نمیرود!
از پشت شیشههای این قطار، کوپههایی را میتوان دید که در خودش شاعرانی را جا داده نامآشنا و خوشقریحه. شاعرانی که برخی عمری برای بچهها شعر سرودهاند و عدهای از ما کودکیمان را با هوای اشعارشان سر کردهایم و با دنیای شعر و ادب با آنها آشنا شدهایم و بعضی دیگر اگرچه به لحاظ سنی جوانترند؛ اما به لحاظ شعری، دارای ذوقی نیکو و بانشاط. ویژگی این ویژهنامه و آنچه آن را متفاوت و خواندنیتر میکند – به زعم من – آن است که تماماً به شعر پرداخته و خواستهها و ناخواستهها را با حال و هوای طربانگیز و جانفزای بهاری هماهنگتر کرده است، چراکه شعر هم مثل بهار به آدمی انرژی مضاعف میبخشد، روح را جلا میدهد و خاطر را تسلّا.
پس این که در این روزهای زیبای بهاری اوقاتمان با شعر و ادب سپری شود اتفاقی است مبارک و فرخنده و البته مغتنم. به سهم خودم از همهی کسانی که برای این شمارهی مجله مطلب و شعر ارسال کردهاند سپاسگزاری کرده و از تلاشهای یکسالهی عوامل مجله به ویژه سردبیر عزیز و خوشذوق جناب آقای سیدسعید هاشمی و همهی همکارانشان در تحریریه، امور هنری و طراحی، امور اجرایی، انتشار و توزیع و... سپاسگزاری میکنم.
هرروز نوروز و نوروزتان به کام باد!
ارسال نظر در مورد این مقاله