نویسنده
افقی
1- مکان برگزاری ورزش باستانی.
2- از آنِ یکدیگر را میپرسند.
3- آرامگاه عالم بزرگ شیعه ابن بابویه در این شهر است – شبیه و مانند ماه.
4- وسیلهی اضافی خودرو – جوابش «هُوی» است.
5- همان موسیقی است – شیر دریایی- آنِ انگلیسی.
6- مزد و پاداش – منقار پرنده – پایتخت کشور جمهوری چک.
7- مخفف شاه – امروزه زندگی بدون آن نشانهی بیسوادی است.
8- اشاره به نزدیک.
9- نام دخترانه – صفت خداوند به معنی زنده.
10- روزها – پرستیدن باطل – زهرآگین.
11- مخترع تلفن – تنپرور و بیکاره – دور کردن.
12- دستآموز و اهلی – جذبه.
13- چنین آثاری ارزش معنوی فراوان دارد و متأسفانه خریداران کم! – تاکسی بزرگ.
14- زیبا و قشنگ.
15- کشوری در آمریکای مرکزی که پایتخت آن تِگوسیگالپاست.
عمودی
1- به کنایه، فقیر و بیچیز را میگویند.
2- سرگردان و آواره.
3- علامت مفعول – کسی که دچار تردید شده است.
4- شهری در شمال ایران – رنگ زرد در زبان انگلیسی.
5- خودرو – دودلی – مخفف اگر.
6- هم پول نقد است و هم چهره و سیما – خرس عربی – مجلس مشورت.
7- طلا – منجّم.
8- هرگونه بسته یا وسیلهی آموزشی.
9- کسی که همواره در حال ناله و گریه است – میزان عمر آدمی.
10- یگانه و تنها و نامی برای آقایان – اندک و ناچیز – سورهای که آن را «سبعالمثانی» هم میگویند.
11- سرمایهی گدا! – قسمتی از دست و پا – بالا نیست.
12- گاهی چنین غذایی را نشاید خورد - تصویربرداری از نوشتهای.
13- ربّهالنوع - امر به رفتن میکند.
14- کسانی که از نسل علی(ع) و فاطمه(س) هستند.
15- کسی که کنترل و هدایت وسیلهی نقلیهای مانند هواپیما را برعهده دارد.
ارسال نظر در مورد این مقاله