چراغ/ با سرودهای انقلاب

نویسنده


برخیزید

برخیزید، برخیزید، برخیزید ای شهیدان راه خدا

ای کرده، بهر احیای حق جان فدا

کز قطره، قطره‌ی خون پاک شما

می‌روید تا ابد در وطن لاله‌ها

برخیزید، برخیزید، رهبر آمد کنون در کنارتان

تا سازد، غرقِ در بوسه خاک مزارتان

تا گیرد خون‌بهای شهیدان زِ اهرمن

باز آمد رهبر ما پیِ یاری وطن...

سروده‌ی حمید سبزواری

این سرود برای اولین بار، هنگام ورود امام

خمینی(ره) در 12 بهمن سال 1357 به ایران، در

 بهشت زهرا خوانده شد و ایشان به آن گوش

 دادند. سازنده‌ی این سرود سیدحمید شاهنگیان

 است و بچه‌های نوجوان آن را خوانده‌اند.

الله‌اکبر، خمینی رهبر(2)

این بانک آزادی‌ست، کز خاوران خیزد

فریاد انسان‌هاست، کز نای جان خیزد

اعلام طوفان‌هاست، کز هر کران خیزد

آتشفشان قهر ملت‌های در بند است

حَبلُ‌المتین توده‌های آرزومند است

الله‌اکبر، خمینی رهبر(2)

دشمن بداند ما، موج خروشانیم

زاییده‌ی بحریم، فرزند طوفانیم...

سروده‌ی حمید سبزواری

بهاران خجسته باد

هوا دلپذیر شد از گل از خاک بردمید

پرستو به بازگشت زد نغمه‌ی امید

به جوش آمده خون درون رگِ گیاه

بهارِ خجسته باز، خرامان رسد ز راه(2)

به خویشان، به دوستان، به یارانِ آشنا

به مردان تیزخشم که پیکار می‌کنند

به آنان که با قلم، تباهی درد را

به چشم جهانیان پدیدار می‌کنند

بهاران خجسته باد(2)...

سروده‌ی کرامت‌الله دانشیان

بهمن خونین

آمده موسم فتح ایمان

شعله زد از افق نور قرآن

در دل بهمن سردِ تاریخ

لاله سر زد، زِ خون شهیدان

لاله‌ها قامت سرخ عشق‌اند

سرنوشت تو با خون نوشتند

(پیکر پاکت ای جان به کف را

از ازل تا شهادت سرشتند) (2)

بهمن خونین جاویدان

تا ابد زنده بادا قرآن...

***

خمینی ای امام، خمینی ای امام(2)

ای مجاهد ای مظهر شرف

ای گذشته زِ جان در ره هدف

هر زمان می‌رسد از تو این ندا

ای اسیران و مستضعفان به پا

زیر بار ستم زندگی بس است

نزد طاغوتیان بندگی بس است

بُود شعار تو، به راه حق قیام

زِ ما تو را درود، زِ ما تو را سلام...

سروده‌ی حمید سبزواری

به لاله‌ی در خون خفته(2)

شهید دست از جان شسته

قسم به فریاد آخر

به اشک لرزان مادر

که راه ماآآآ باشدآآآ راه تو ای شهید(2)

همه به پیش، همه به پیش، به یک صدا

جاویدان ایران عزیز ما...

سازنده زنده‌یاد مجتبی میرزاده، اجرا در سال 1357

دیو چو بیرون رود

بوی گل سوسن و یاسمن آید

عطر بهاران کنون از وطن آید

جان ز تن رفتگان سوی تن آمد

رهبر محبوب خلق از سفر آمد

دیو چو بیرون رود فرشته درآید

دیو چو بیرون رود فرشته درآید

(بگذرد این روزگار تلخ‌تر از زهر

بار دگر روزگار چون شکر آید) (2)...

سروده‌ی حمید سبزواری- آهنگ‌ساز محمدعلی ابرآویز

 

CAPTCHA Image