نازنین ونکی – 10 ساله - اراک

اولاً همش به این فکر می‌کردم که همسایمون عذراخانم که خیلی خانواده‌ی پولداری هستند همه چی دارند؛ خونه‌ی بزرگ ندارند که دارند؛ از این تلویزیون‌های سه‌بعدی ندارن، که دارند؛ خلاصه همه‌ی همه‌ی همه چی دارند. عذراخانم و شوهرش کباب می‌شوند برای همدیگر؛ ولی مامان و بابای من وقتی با هم دعوا می‌کنند، مامانم فوری زنگ می‌زند به اون یکی همسایمون و شروع می‌کند به نفرین کردن بابام پیش همسایه که ان‌شاءالله جلیل ذلیل بشه، جلیل خار بشه، جلیل ناخوشی بگیره، خلاصه می‌گه که جلیل فلان فلان شده بره بیرون از خونه دیگه برنگرده. این‌قدر می‌گه که اون‌وقت همسایمون پشت تلفن می‌ایستد فحش دادن به شوهر خودش «جاشم‌آقا». مامانم می‌گه وقتی بابات میاد خونه انگار دنیا روی سرم خراب می‌شه. تازه جلیل خیلی هم شلخته است. میاد خونه می‌شینه روی فرش‌های پلاسیده‌شده و شروع می‌کنه به تخمه خوردن، جوراب‌ها رو هم پرت می‌کنه توی هوا می‌گه خدا روزی جوراب‌هام رو یه جایی حواله می‌کند. تازه همین دیروز بود بابام دوباره همون کارای همیشگی‌شو انجام داد. از سر کار اومد، نشست روی فرشای پلاسیده شروع کرد به تخمه خوردن. جوراب‌ها رو دوباره مثل همیشه پرت کرد. نمی‌دونم چه جوری شد که جوراب بابام پرت شد توی قابلمه‌ی شلغم پخته‌ای که مامان برای سرماخوردگی پخته بود. فردا بابام می‌خواست حاضر بشه برای سرکار که دید یه لنگه جورابش هست یه لنگش نیست. بابام و من و مامانم می‌خواستیم صبحانه بخوریم که مامانم قابلمه‌ی شلغم پخته را آورد. درِ قابلمه رو باز کرد. دیدیم که جوراب بابام اون‌جاست. اون‌جا بود که دعوای مامان و بابام شروع شد. چند روز گذشت دعوا هی کش‌دار می‌شد. این‌قدر دعوا کردند که دعوا به طلاق و طلاق‌کشی افتاد. مامانم می‌گفت: «همین فردا می‌رم و طلاقم رو می‌گیرم.» بابا هم می‌گفت: «من زودتر می‌رم طلاقت می‌دم.»

 فردا شده بود و من و بابا و مامانم رفتیم دادگاه. توی دادگاه یادشون افتاد که بچه دارن و خوب نیست که بچه بدون پدر و مادر، بزرگ بشه. این بود که برگشتند به خانه. هنوز هم دارند دعوا می‌کنند.

یادداشت

اثر نازنین قصه‌ی تلخی است از یک زندگی درهم. با این حال در دلِ قصه شیرین‌کاری‌های زبانی و موقعیتی دیده می‌شود که اثر را به طنز نزدیک کرده است. همین طنز بزرگ‌نمایی واقعه‌ی تلخ زندگی است و روابط ناسالمی که آدم‌ها با هم دارند. نثر نازنین روان و امروزی است، با این حال توصیه می‌شود که از محاوره‌ای نوشتن پرهیز کند؛ چون زبان کتابی با زبان محاوره‌ای تفاوت بسیاری دارد. حفظ صمیمیت زبانی با کتابی نوشتن می‌تواند به موفقیت نازنین کمک کند. منتظر آثار دیگری از نازنین ونکی هستیم.

آسمانه

 

CAPTCHA Image