نویسنده
محمد بن محمد بن نُعمان، از دانشمندان بزرگ شیعی است.
سال تولد: 336 قمری، در نزدیکی شهر بغداد
سال وفات: 413 قمری
او به شیخ مفید معروف است.
از همان کودکی، نبوغ و عطش و عشق به کتاب و علم در او پیدا بود. جوان که شد اندکی از شب را میخوابید. باقی شبانهروز را یا در نماز بود یا مطالعه میکرد یا درس میگفت یا قرآن میخواند.
*
شیخ مفید شاگردان بسیاری را پرورش داد. عالمان بزرگی همچون شیخ طوسی (مؤسس حوزهی علمیهی نجف)، سید مرتضی و سید رضی (گردآورندهی نهجالبلاغه) از آن جملهاند.
*
این عالم دانا، در زمانهی خود به شیعیان اعتبار داد و بیش از پیش بر احترام آنان در میان دوست و دشمن افزود. در زمانهاش، محبان اهلبیت(ع) به آزادی و احترام رسیدند و حاکمان نیز از ستمهای ناروایِ خود کاستند.
*
نقل است که از امام عزیز دوازدهم ما شیعیان حضرت مهدی(عج)، نامههایی خطاب به شیخ نوشته شده...
در سرآغاز یکی از نامهها آمده است:
برادر گرامی، استوار و دوست راهیافته شیخ مفید...
در نامهای دیگر میخوانیم:
سلام خدا بر تو ای یاریکنندهی حق...
*
شبی شیخ در خواب دید پارهی تن رسول خدا(ص) حضرت زهرا(س) دست عزیزان خود حسن(ع) و حسین(ع) را که کودک بودند، در دست خود گرفته و به نزد وی برد و فرمود: «ای شیخ به این دو فقه بیاموز!»
شیخ از خواب برخاست و حیرتکنان در اندیشه شد. چند ساعتی بعد بانویی به همراه دو کودک خود به محضر درس او آمد و گفت: «ای شیخ به این دو فقه یاد بده!»
او مادر سید مرتضی و سید رضی بود. سید مرتضی و سید رضی دو دانشمند نامآور شیعی در مکتب شیخ درس خواندند و به زودی دانشمندان بزرگی شدند.
سید رضی کسی است که سخنان و خطبههای باارزش و بینظیر امام علی(ع) را در کتابی گردآوری کرد که نام آن بود: نهجالبلاغه.
*
شیخ در بسیاری از علوم زمانهاش استاد بود و درس میگفت. گاه با مخالفان دین و تشیع مناظرهی علمی برقرار میکرد و سخنان باطل آنها را محکوم میساخت. از او کتابهای باارزشی برای ما به یادگار مانده است.
*
در نخستین روزهای ماه مبارک رمضان سال 413 قمری، شهر بغداد لباس سیاه پوشید. رودهای غم از گوشه و کنار شهر به سوی خانهی او جاری بود. مردم بر سر و سینه میزدند. شیخ دیگر در میان شیعیان نبود.
نقل است که امام زمان(عج) در عزای او فرمودند:
... مرگ تو روزی است که بر آلرسول، مصیبت بزرگی است.
پیکر پاک او در حرم امام جواد(ع) در شهر کاظمین قرار دارد.
ارسال نظر در مورد این مقاله