پشیمانی

جوانی داشت گریه می‌کرد، می‌گن: «چی شده؟»

می‌گه: «پشیمونم، کاش به حرف پدرم گوش کرده بودم!»

می‌گن: «مَگه چی می‌گفت؟»

می‌گه: «نمی‌دونم... گفتم که گوش نکردم.»

مریض بیچاره

رئیس بیمارستان از دکتر می‌پرسه: «عمل‌تون چطور بود آقای دکتر؟»

دکتر می‌گه: «اِ... مگه برای کالبدشکافی و تشریح نیاورده بودینش؟»

سرگرمی

مردی حوصله‌اش سر رفته بود، می‌زنه پس کله‌اش و برمی‌گرده می‌گه: «کی بود؟»

راننده‌ی زرنگ

وانت سبزی‌فروش چراغ قرمز را رد کرد. پلیس دید و توی بلندگو داد زد: «وانت، کجا می‌ری؟»

وانتی توی بلندگویش گفت: «دارم می‌رم خونه.»

اسم و فامیل

از یکی می‌پرسن: «اسمت چیه؟»

می‌گه: «رستم.»

می‌گن: «راست می‌گی یا می‌خوای ما رو بترسونی؟»

عزاداری

مردی چند متر دورتر از قبری گریه می‌کرد، ازش پرسیدند: «چرا نزیک‌تر نمی‌ری؟»

گفت: «آخه مرحوم از فامیلای دورمون بود.»

در رستوران

پسری می‌ره چلوکبابی. گارسون میاد جلو و می‌گه: «چی میل دارین؟»

پسرک می‌گه: «یه پرس چلوکباب.»

گارسون می‌گه: «با کمال میل.»

پسرک می‌گه: «نه! با سماق و دوغ.»

سؤال سخت

از خانمی می‌پرسند: «به زنبورهایی که از کندو محافظت می‌کنن چی می‌گن؟»

خانم می‌گوید: «بهشون می‌گن خسته نباشید!»

مرد خسیس

مردی تصادف می‌کنه، پیاده می‌شه می‌زنه تو سرش که: «آخ ماشینم، وای ماشینم.»

یکی بهش می‌گه: «ماشینو ول کن، دستت قطع شده! درد نداری؟»

مرد نگاهی به دستش میندازه و می‌گه: «ای وای ساعتم کو؟»

بچه‌های باادب

جمشیدکوچولو در حالی که لب و لوچه‌اش کثیف بود و معلوم بود که مربا خورده، وارد کلاس شد و خانم معلم به او گفت: «جمشید خیلی زشت است که با سر و صورت کثیف به مدرسه آمدی، اگه من با دهان و صورت کثیف بیام سر کلاس تو به من چی می‌گی؟»

جمشید گفت: «خانم اجازه من به شما چیزی نمی‌گم، چون من فضول نیستم.»

پیامک ضربدر یخ

* یارو همیشه به بدنش شامپو بدن خارجی می‌زد؛ اما از وقتی شنید که اعضای بدنش قراره روز قیامت علیه او شهادت بدهند دیگر گریس هم به آن‌ها نمی‌زند.

* توی دستشویی شیر آبو نیم دور می‌پیچونی کلّ آب شهر می‌پاشه توی سر و صورتت. بعد باید هفده دور بچرخونی تا بسته بشه.

* از جمله سرگرمی‌های مادرم اینه که توی خونه بگرده و هی به این و اون بگه: «اگه اینو نمی‌خوای بندازم دور.»

* یارو می‌گفت: «آرزوهای من خیلی بی‌حیان. هیچ کدوم جامه‌ی عمل نمی‌پوشن.»

* خسیسه به زنش گفت: «امروز جون یه نفرو نجات دادم. ده هزار تومن دادم به یه گدا دیدم داره از خوش‌حالی می‌میره، ازش گرفتم.»

* دیکتاتور کیست؟

بچه‌ی دوساله که بیست نفر مجبورند به خاطر او کارتون نگاه کنند.

* خونه‌ی خاله‌ام بودم. خاله گفت: «امشب برای مهمون عزیزم غذای خوش‌مزه‌ی مورد علاقه‌شو درست کردم.»

رفتم روی گازو نگاه کردم دیدم هیچی رو گاز نیست. به خاله گفتم: «غذات پس کو؟» گفت: «شما در مقابل دوربین مخفی قرار دارید.»

* کیشتَلَ کیشو دینگَلَ کیشو چیست؟

نوعی شادی که پس از گرفتن یارانه در انسان‌ها بروز می‌کند.

* ظرف آجیل‌هایی که جلو ما می‌گذارند به ترتیب زیر خورده می‌شود:

1- بادوم هندی (البته اگه داشته باشه)

2- پسته

3- بادوم درختی

4- فندق

5- تخمه ژاپنی

6- تخمه کدو

7- نخودچی

8- پیاله

9- پیش‌دستی

10- فرش

CAPTCHA Image