روزی که میآیی
همهی تقویمها
«روزی که میآیی»
را انتظار میکشند
روزی که کاخ سفید
سیاهرو میشود
و قدس
روسفید
و تو
حق
ناحقیهای
سازمان حقوق بشر را
کف دستشان خواهی گذاشت
و ذوالفقار تو
از تمام بمبهای هستهای برندهتر
و شیههی ذوالجناح تو
خط میکشد
روی ظلمهایی که فریاد میکشند
روزی که میآیی
خدا هم برای آمدنت کف میزند!
عفت داودآبادی فراهانی – 16 ساله – اراک
پنجره
خاطراتت را
به دست بادها میسپارم
که روی دست خودشان باد کردهاند.
عقربهها را آنقدر میچرخانم
که صبح شود
و یادم برود
برای دیدن روی ماهت
چهقدر ستاره شمردهام...
میترسم
میترسم عقربهها عقب بمانند
و با دست هیچ معجزهای
پنجرهات باز نشود.
زهره حدادی – 15 ساله - بروجرد
ارسال نظر در مورد این مقاله