لطفاً کمربندهای‌تان را ببندید

نویسنده


سؤال:

چرا در زمان‌های قدیم معجزه‌های الهی بود، اما الآن نیست؟ در زمان ما هم خیلی‌ها هستند که دین ما را قبول ندارند. اگر معجزه باشد، دین را راحت‌تر می‌پذیرند.

جواب:

خداوند دو تا نعمت بسیار بسیار باارزش به انسان‌های زمان گذشته و انسان‌های امروزی داده و به احتمال خیلی زیاد به انسان‌های آینده هم خواهد داد. با نداشتن یکی از این دو نعمت انسان کور می‌شود و با نداشتن نعمت دوم دیوانه. درست حدس زدی! چشم و عقل. از زمان پدربزرگ و مادربزرگ‌مان‌- مرحوم آدم و حواء‌- همه‌ی آدم‌ها‌- به غیر از خل و چل‌ها ‌- این دو نعمت را داشته‌اند.

انسان با یکی از این دو نعمت، جهان را می‌بیند و با نعمت دیگر به دنبال آفریننده‌ی جهان می‌گردد. با چشمش زمین و آسمان و ماه و خورشید و رنگین‌کمان را می‌بیند و با عقلش نتیجه‌گیری می‌کند که هر ساختمان، سازنده و هر آواز، خواننده و هر ماشین، راننده و هر کتاب، نویسنده‌ای دارد. در نتیجه جهان را خالقی باشد خدانام.

اما انسان‌های گذشته با انسان‌های امروزی یک تفاوت اساسی داشتند. انسان‌های گذشته بیش‌تر عقل‌شان در چشم‌شان بود و تا چیزی را نمی‌دیدند، باور نمی‌کردند. خداوند از زبان بنی‌اسرائیلی‌ها نقل می‌کند که به موسی(ع) گفتند: «ما تا خدا را آشکارا نبینیم هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد.»(1) موسی به این آدم‌های زبان‌نفهم که عقل‌شان فقط توی چشم‌شان بود چگونه بفهماند که خورشید، ماه و ستارگان سه معجزه‌ی بزرگ و همیشگی خداوند است؟

اگر می‌خواهید به خدا پی ببرید یک لحظه بالاخانه‌های‌تان را به کار اندازید و از خود بپرسید: «روزها چه کسی خورشید را می‌آورد و شب‌ها چه کسی ماه و ستارگان را در آسمان آشکار می‌کند؟ ابر، باد و باران را چه کسی می‌فرستد؟ چه کسی دانه‌ها را در خاک بارور می‌کند؟ آیا همه‌ی این‌ها معجزه‌های بزرگ خداوند در زمین و آسمان نیست؟ آیا این‌ها را نمی‌بینید یا خودتان را به کوری می‌زنید؟»

اما آی‌کیوی بعضی از آن‌ها آن‌قدر پایین بود که تا با چشم‌شان نبینند یک چوب‌دستی به مار تبدیل می‌شود و یا سنگی شکافته و از میانش چشمه جاری می‌شود و یا دریا شکافته می‌شود و لشکریان موسی از آن عبور می‌کنند و سربازان فرعون غرق می‌شوند، ایمان نمی‌آوردند.

در زمان‌های دیگر هم باز بیش‌تر انسان‌ها به بلوغ و رشد فکری و عقلی نرسیده بودند و باید حتماً می‌دیدند که از داخل کوه یک شتر بیرون می‌آید تا قدرت خدا را باور کنند و به پیامبرش ایمان بیاورند.(2)

تازه بعضی‌های‌شان آن‌قدر خنگ بودند که حتی با دیدن معجزه‌هایی از نوع بالا باز ایمان نمی‌آوردند و پیامبران‌شان را جادوگر می‌دانستند.

آیا انسان‌های امروزی هم این‌گونه هستند؟ شاید بعضی آدم‌های امروزی هم باز عقل‌شان در چشم‌شان باشد و برای ایمان آوردن به خدا منتظر بیرون آمدن شتر یا فیل یا کرگدن از کوه باشند.

اما آیا همه‌ی آدم‌های زمان ما این‌گونه هستند؟ بیش‌تر انسان‌های زمان ما می‌دانند اگر لحظه‌ای عقل‌شان را به کار اندازند خواهند فهمید که معجزه‌های خداوند هر روز و هر ساعت و هر لحظه در زمان ما اتفاق می‌افتد. آیا بیرون آمدن یک شتر که قدرت فهم و استدلال ندارند از دل کوه مهم‌تر است یا بیرون آمدن انسانی از دل مرده‌ی خاک؟ منظور روز قیامت نیست؛ منظورم کودکانی است که هر روز اگر عقل‌مان را به کار بیندازیم می‌بینیم از دل خاک بیرون می‌آیند. چگونه؟

همیشه فرمول زیر را- که در قرآن آمده- به خاطر بسپار:

خاک+آب+دانه‌ی گیاه (میوه و حبوبات) > غذای انسان> تبدیل غذا به خون> تبدیل خون به نطفه (اسپرم و اوول)> تبدیل نطفه به گوشت و استخوان + دمیدن روح خداوند> کودکی به دنیا می‌آید.(3)

آیا این یک معجزه‌ی بزرگ نیست که همه‌ی ما همه‌روزه شاهد آن هستیم؟

دیدگان بینا و عقل‌های بیدار نشانه‌های خداوند را هر روز و هر شب در آسمان و زمین می‌بینند و به او ایمان می‌آورند. آیا با وجود همه‌ی این نشانه‌ها، دیگر نیازی به بیرون آمدن شتر از کوه و یا شکافتن دریا و مانند آن است؟ مگر برای همان آدم‌های چشم‌بین که ممکن است حتی اگر معجزه‌ای ببینند، بگویند این نوعی جادوگری است.

همان‌گونه که برخی از آنان با تبدیل شدن چوب‌دستی به اژدها در دست موسی او را جادوگر خواندند و گفتند: «این جادوگری زبردست است.»

امام حسین(ع) چه خوب به این سؤال جواب می‌دهد: «دیده‌ای که تو را نبیند کور است.»(4)

از این گذشته قرآن معجزه‌ی بزرگ خداوند است که تا قیامت ادامه دارد. سخن گفتن از این معجزه‌ی بزرگ را در جایی دیگر و روزی دیگر باید پی گرفت.

امید آن که با این توضیحات، سرسوزنی به پاسخ سؤالت نزدیک شده باشی. سربلند باشی!

(1) سوره بقره، آیه 55.

(2) سوره شمس، آیات 13و 14.

(3) سوره حج، آیه 22.

(4) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج14، ص149.

 

CAPTCHA Image