مهربانترین ماه
گیسوان بید را
باز شانه کرد باد
کوچههای باغ را
پُرترانه کرد باد
*
زرد و سرخ و قهوهای
رنگ و رنگ و رنگ و رنگ
زنگ درس و مدرسه
دنگ و دنگ و دنگ و دنگ
*
ابرهای اشکبار
شاخههای خیس تاک
شُرّ و شُرّ و شُرّ و شُر
شعر آب و بوی خاک
*
باز آن دو یاکریم
کرده کِز به روی سیم
سرد میشود هوا
سرد میوزد نسیم
علیرضا حضرتی
حرفهای تازه
نام اصلیام: درخت
نام فعلیام: کتاب
در دلم نوشتهاند
قصههای خوب و ناب
*
در سرم چه نقشهها
نقش روی پیرهن
صفحه صفحه برگ برگ
هی مرا ورق بزن
*
از درون من بخوان
حرفهای تازه، نو
تا شوم دوباره سبز
از نگاه گرم تو
طیبه شامانی
سرود کلاغها
باد سوت میکشد
مثل سوت یک قطار
برگهای خسته را
تند میکند سوار
*
روی شاخه یکصدا
دستهای کلاغ شاد
قارقار میکنند
با صدای سوت باد
*
این صدای قارقار
یک سرود آشناست
صحبت کلاغها
توی گوش برگهاست
*
زرد میروید اگر
با قطار تندباد
سبز و تازه میشوید
در بهارِ شاد شاد
زهرا وثوقی
دفتر مشق خدا
باز خدا نقش قشنگی کشید
هر ورق از شاخه به رنگی کشید
همهمهی باد به هر شاخه خورد
عطر بهار از دل هر خانه برد
چلچله از باغ و چمن پر کشید
باز کلاغ آمد و بلبل پرید
شعر خزان بر دل باران نشست
بغض پر از غصهی باران شکست
خندهی زیبای اناری شکفت
گوش زمین نبض خزان را شنفت
بوی خزان آمد و مهر و صفا
باغ و زمین دفتر مشق خدا
طاهره اکرمی
ارسال نظر در مورد این مقاله