صبور مهربان

آمده سراغ تو

باز هم دوباره درد

از هجوم سرفه شد

رنگ چهره‌ی تو زرد

           *

تو نشسته‌ای و درد

آشنای تو شده

چرخ سرد آهنی

جای پای تو شده

           *

مرد خوب جبهه‌ها

ای صبور مهربان

زخم سینه‌ی تو هست

یک نشان از آسمان

طیبه شامانی

مثل همیشه

اتفاقی نمی‌افتد.

دیگر هیچ اتفاق بزرگی روی نمی‌دهد.

مثل همیشه،

همه‌جا، جنگ است و خونریزی

بچه‌ها هنگام بازی با لبخند

روی خاک می‌افتند.

            ***

دیگر هیچ اتفاق تازه‌ای نمی‌افتد.

کسی جشن نمی‌گیرد

کسی میهمانی نمی‌دهد

و حتی هیچ عاشقی عروسی نمی‌کند.

مصطفی رحماندوست

دل دریایی

تقدیم به جانبازان اعصاب و روان

باز در فکر پدر

رعد و برقی رد شده

آسمانش خط خطی است

حال و روزش بد شده

او دلش دریایی است

موج دارد در سرش

عکس غم افتاده است

توی چشمان تَرَش

کاش در فکر پدر

گل کند رنگین‌کمان

غرق آرامش شوند

موج‌های بی‌امان

مریم زندی

CAPTCHA Image