نویسنده
مطلبم را با سؤالی ساده شروع میکنم که جواب سادهای نیز دارد!
آیا شما کارت اعتباری دارید؟ به گمانم جواب اکثرمان مثبت باشد. در این دوره و زمانه، به جیب یا کیف هر کسی که سَرَک بکشی، تقریباً یک کارت اعتباری متعلق به یکی از بانکها و مؤسسههای جورواجور وجود دارد. آیا شما فکر میکنید اولین نسلی در ایران هستید که از این کارتها استفاده میکنید؟
احتمالاً بیشتر شما اشتباه میکنید!
شاید تعجب کنید، ولی اجداد ما در هزار سال پیش، یعنی در روزگار هخامنشیان، کارت اعتباری داشتند و به خوبی از آن استفاده میکردند؛ البته در آن روزگار هنوز کاغذ، مقوا و کارت الکترونیکی و پرس گرم و خشکی وجود نداشت و کارتها را از همان مصالحی که دم دستشان بود درست میکردند؛ یعنی گِل!
حالا برایتان شرح میدهم.
در دوران هخامنشیان، به مسافران و مأمورانی که به دستور پادشاه به سفر یا مأموریت میرفتند (مثل قاضیان، حسابداران، حسابرسان، مقامات حکومتی و ...) لوحههای گِلی میدادند که اعتباری ویژه داشت و در حقیقت چیزی شبیه کارتهای اعتباری امروزی بود؛ البته حُسنی که نسبت به کارتهای امروزی داشت این بود که احتیاج نبود دارندهی کارت برای پیداکردن عابربانکی سالم و گرفتن مقداری پول، طول و عرض شهر را طی کند، بلکه در آن زمان، هزینههای سفر روی لوحههای گِلی ثبت میشد و صاحبان این لوحهها میتوانستند در ایستگاهها، مسافرخانهها و کاروانسراهای بین راه، کارت اعتباریشان را به مأموران حکومتی نشان دهند و از خدمات و امکانات ویژه مثل تیمار اسب، خورد و خوراک و... استفاده کنند.
این کار چند حُسن دیگر هم داشت؛ یکی از این محاسن این بود که چون مأموران در حین سفر بودند و ممکن بود جابهجایی و حمل پول برایشان دردسرساز باشد یا حتی دزدان اموالشان را غارت کنند، این لوحهِها یا کارتهای اعتباری گِلی، آنان را از این دردسرها در امان میداشت و باعث میشد در طول سفر با خیالی آسوده از تأمین مایحتاج و غذایشان به مأموریت بروند و با صحت و سلامت برگردند...
اجدادمان را دستکم نگیریم!
منابع: تاریخ اجتماعی ایران، مرتضی راوندی؛ تاریخ تمدن، ویل دورانت.
ارسال نظر در مورد این مقاله