نویسنده
گُل
دخترک!
این گُلِ سر است
یا که شاپرک
به روی گیسوان تو؟
دختر و گنجشکها
دختری از پنجره
میتکاند سفره را
رو به سویش میپرند
دستهی گنجشکها
یک تکه ابر
یک تکه ابر آنجاست
در دوردست آسمان پیداست
ابری که جایی دور
- شاید در آن سوی جهان-
باران ببارد
گهواره
آسمان گهوارهی ماه است
آسمان گهوارهی خورشید تابان است
و زمین...
گهوارهی انسان
دختر و ماه
دختری بر لبِ بام
با نگاهی غمگین
مینشیند آرام:
ماه درمیآید!
قورباغه
اسب در کنار برکه میچرد
با صدای پای اسب
قورباغهای در آب میپرد
...سکوت ظهر...!
ارسال نظر در مورد این مقاله