نویسنده

جعبه را در دستان کوچکش جابه‌جا کرد. با دقت به نوشته‌های روی جعبه نگاه می‌کرد. به طرف خواهرش که روی مبل نشسته بود رفت:

- رضوان، آبجی رضوان.

- بله، چیه؟ کارتو بگو.

- این‌جا چی نوشته؟

- چه می‌دونم! برو کار دارم.

با چند قدم از خواهرش جدا شد و باز به جعبه نگاه کرد. دور خودش می‌چرخید و سعی می‌کرد با دقت بیش‌تری نوشته‌ی روی جعبه را بخواند. هر چه سعی کرد نتوانست. دوباره به سمت خواهرش رفت، پیراهن خواهرش را کشید و ملتمسانه نگاهش کرد:

- آبجی‌جون!

- ای بابا، رضا نمی‌ذاری کتاب بخونم ها! باز چی شده؟

- آبجی این‌جا نوشته ساعت چند باید داروهامو بخورم؟

- مگه خودت سواد نداری؟ به سلامتی کلاس دومی‌ها! بده ببینم جعبه رو... بفرما مامان با حروف ساعت‌شو نوشته که بتونی راحت بخونیش... بخون ببینم؟

- خب... خب این‌جا نوشته نه صبح و نه شب... پس کی بخورم؟

- وای خدایا! این‌جا نوشته نُه صبح نُه شب؟

یادداشت

برخی از طنزها، طنز موقعیت است؛ یعنی اتفاقی می‌افتد که باعث خنده می‌شود؛ اما برخی کلامی است و با بازی کلامی این طنزها به وجود می‌آید، مثل مطلب محدثه.

از این نوع طنزها در صحبت‌های مردم زیاد دیده می‌شود. این یک نوع ابهام است که کلمه‌ای یا جمله‌ای را می‌توان به دو یا چند معنی خواند و خلاصه این‌که معنی چندگانه دارد.

بهترین نوع طنز این است که هر دو نوع را ترکیب کرد و اتفاق جدیدی را خلق کرد. مطلب محدثه دستگرمی خوبی برای طنز و خلق اتفاق‌های طنز است.

CAPTCHA Image