حوادث

ای خدا! از حوادثی که به من رسیده سینه‌ام تنگ و دلم پر از غم است. تو بر دفع آنچه بدان مبتلا و به آن گرفتارم توانایی. پس آن را به کرمت زایل گردان، هرچند من مستوجب این لطف نباشم.

صحیفه‌ی سجادیه

بی‌تو

بی تو هر شب در گدازم همچو شمع

تا سحر در سوز و سازم همچو شمع

از شرار شوق و نار اشتیاق

سینه‌سوز و جان‌گدازم همچو شمع

در شبستان خیالت روز و شب

پای‌بند و سرفرازم همچو شمع

کو نسیمی از گلستان رُخَت

تا به بویش جان ببازم همچو شمع

حیاتی کرمانی

ندانم

الهی! ندانم که در جانی یا جان را جانی! ای جان را زندگانی، حاجت ما عفو است و مهربانی.

مناجات‌نامه‌- خواجه‌عبدالله انصاری

ظاهر و باطن

الهی! کلمات و کلامت که این‌قدر شیرین و دلنشین‌اند، خودت چونی؟

الهی! ظاهر که این‌قدر زیباست، باطن چگونه است؟

الهی‌نامه‌ی حسن‌زاده‌آملی

CAPTCHA Image