نویسنده

آن‌ها سه نفر بودند. هر سه تای‌شان نادان. باد گرمی می‌وزید. کله‌های‌شان داغ بود و گونه‌های‌شان سرخ و خشکیده.

اولی درشت و پرصدا گفت: «من می‌پرسم. به گمانم شما نمی‌توانید حرف بزنید!» دومی دستی بر شکم بزرگش گذاشت و گفت: «قبیله‌ی من، بزرگ و باشکوه است. شمشیرهای ما بیش‌تر و جوان‌های‌مان جنگجوتر از قبیله‌های شمایند. پس من باید بگویم!»

سومی خندید، سنگی برداشت و به طرف نخل‌های کنار خود پرتاب کرد.

- چرا من نگویم. من چندبار از پیامبر(ص) سؤال پرسیده‌ام. یک بار در مسجد، یک بار در سفرِ جنگ، یک بار هم در بادیه‌های بیرون مدینه. پیامبر هم با مهربانی جواب‌هایم را داد. معلوم است از طرز سخن‌گفتن من خوشش می‌آید!

چهارمی از راه رسید و ماجرا را پرسید. بعد گفت: «پرسیدن نه به قشنگ حرف زدن است، نه به قبیله و دلاوری و ثروت! بگذارید من سؤال‌تان را بپرسم. من از شما پاک‌ترم. نگاه کنید! دست‌هایم زمخت و پرپینه است. دردمندم. پیامبر خدا ما دردمندها را بیش‌تر از دیگران دوست دارد!»

آن‌ها با اخم و اعتراض به او گفتند: «نه، کار تو نیست!»

او ساکت شد. پنجمی داشت با خود سبدی از خرما می‌برد. وقتی آن‌ها را شناخت، جلو آمد و به حرف‌های‌شان گوش داد. بعد گفت: «من را هم همراه‌تان ببرید، دلم برای پیامبرخدا تنگ شده، اصلاً من حرف نمی‌زنم، فقط نگاهش می‌کنم!»

آن‌ها او را همراه خود بردند. وقتی با حضرت محمد(ص) روبه‌رو شدند، سلام کردند و دور تا دور او حلقه زدند. حضرت محمد(ص) با خوش‌رویی، به سلام‌شان جواب داد و از حال و روزِ زندگیِ‌شان پرسید.

آن چهار نفر اولی به هم نگاه کردند؛ اما هیچ کدام‌شان نتوانستند حرف بزنند. سرانجام پنجمی به حرف آمد و خواسته‌ی بقیه را پرسید:

- ای پیامبر خدا، وقتی ما مناجات می‌کنیم نمی‌دانیم خداوند کجاست. آیا به ما نزدیک است تا با او آهسته حرف بزنیم یا از ما دور است تا بلند صدایش کنیم؟ به ما بگو صدای‌مان چگونه باشد!

بر لب‌های پیامبر(ص) لبخند تازه‌ای نشست. آیه‌ی تازه‌ی خداوند روی طَبَقی از نور به سوی حضرت محمد(ص) آمد. جبرئیل آن را برایش خواند و حضرت محمد(ص) برای مسلمانان!

و چون بندگانِ من، از تو درباره‌ی من بپرسند، همانا من [به آن‌ها] نزدیکم و دعای دعاکننده را وقتی که مرا بخواند پاسخ می‌دهم. پس آن‌ها نیز دعوت مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند، باشد که راه یابند!(1)

سوره‌ی بقره، آیه‌ی 186

1) برداشت از ترجمه‌ی قرآن استاد ابوالفضل بهرام‌پور.

* تفسیر این آیه در جلد اول تفسیر نمونه، سوره‌ی بقره، به طور مفصل آمده است.

CAPTCHA Image