نویسنده

بعد از زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) دست پدربزرگم را می‌گیرم، به صحن جامع رضوی می‌رویم تا بقیه هم بیایند و به هتل برگردیم.

از آن‌جا که احتمال می‌دهیم آمدن‌شان طول بکشد، تصمیم می‌گیریم به حمام رضوی که در کنار حرم است و حالا به موزه‌ای از موزه‌های آستان قدس رضوی تبدیل شده است، سری بزنیم و از تماشای اشیای قدیمی به نمایش درآمده در آن لذت ببریم.

حمام رضوی، که به حمام شاه معروف بوده است، در انتهای بازارچه‌ی فرش فروش‌ها و محله‌ای که حالا برای توسعه‌ی حرم مطهر تخریب شده است قرار دارد. در کنارش هم بنای آرامگاهی با گنبد و گلدسته به چشم می‌خورد که ملک‌شاه سلجوقی در آن آرام گرفته است.

حمام رضوی مثل گرمابه‌های تاریخی و قدیمی ایران پایین‌تر از سطح زمین قرار دارد و با پایین رفتن از چند پله به رخت‌کن زیبای آن می‌رسیم که نقاشی‌های زیبایی از افسانه‌های قدیمی بر سقف گنبدی‌اش جلب توجه می‌کند. پدربزرگ با دیدن آن‌ها عینکش را به چشم می‌زند و محو تماشا می‌شود. بهانه‌ی خوبی پیش آمده تا از او بخواهم برایم از آیین نقالی بگوید...

                                                               ***

* نقالی چنان که از اسمش برمی‌آید نقل حکایت‌های قدیمی با استفاده از پرده‌های نقاشی‌شده است.

* نقال یا راوی همان کسی است که عهده‌دار این هنر قدیمی است. او بایستی متن را از حفظ کند تا بتواند تسلط لازم را بر کار خود داشته باشد.

* به استاد نقالی و کسی که وردست و مخاطب اولیه‌ی اوست به ترتیب «مرشد» و «بچه‌مرشد» هم گفته شده است.

* بالا و پایین آوردن و لرزاندن صدا، وقفه در سخن، پرداخت داستان، برقراری ارتباط با شنوندگان، دست بر هم زدن و پا بر زمین کوفتن، استفاده از چوبدستی (که به آن تعلیمی، منتشاء یا مطراق هم گفته‌اند) و... از مهارت‌های استادان نقال است.

* حنجره‌ی توانمند، صدای گرم و گیرا و زنگ‌دار، قدرت تقلید صدای شخصیت‌های داستان، بدیهه‌گویی و... از جمله لوازم شغل نقالی بوده است.

* نقالان را می‌توان بازیگرانی تمام‌عیار برشمرد که بدون دکور و موسیقی و تنها با استفاده از توانایی خود در تجسم بخشیدن به حال و هوای داستان، قهرمانان و صحنه‌های مربوطه و پرده‌های نقاشی کار خود را پیش می‌برند.

* نقال‌ها لباس مخصوص به خود را داشته‌اند که جلیقه، کلاه نمدی، شال و گیوه از اجزای اصلی آن به‌شمار می‌آمده است.

* در گذشته قهوه‌خانه‌ها پایگاه اصلی نقالی بوده است. امروزه که تا حدود زیادی بساط این هنر از مراکز فوق برچیده شده است، بعضی از فرهنگ‌سراها و مراکز فرهنگی‌- هنری عهده‌دار این کار شده‌اند.

* امروزه برای تماشای تئاتر، فیلم و نمایش باید بلیت تهیه کرد؛ اما در گذشته مردم اول نقالی را تماشا می‌کردند، بعد اگر دوست داشتند پولی را در کلاه نمدی استاد نقال که بچه‌مرشد آن را می‌گرداند، می‌ریختند.

* رشد و گسترش هنر نقالی در جای‌جای ایران گواه این مطلب است که ساکنان این سرزمین ادب‌پرور همواره دوستدار با هم بودن و شنیدن حماسه‌ها، افسانه‌ها، متل‌ها و حکایت‌های شیرین و آموزنده بوده‌اند.

* بعضی بر این باورند که هنر نقالی به شکل امروزی آن از زمان شاه‌اسماعیل صفوی آغاز شده است؛ چرا که مؤسس سلسله‌ی صفویه نقالی را روش مناسبی برای ترویج آموزه‌های دینی و ملی در ذهن و روح مردم می‌دانست.

شاه صفوی برای رسیدن به این مقصود عده‌ای را به شعرخوانی در زورخانه، گروهی را به نقالی در قهوه‌خانه‌ها، جمعی را به اجرای تعزیه و... گماشته بود.

* در دوره‌ی صفویه نظامیان یا همان «قزل‌باش‌ها» مشتریان پر و پا قرص قهوه‌خانه‌هایی بوده‌اند که در آن‌ها حکایات رزمی و حماسی نقل می‌شده است.

* «رستم»، «شهرزاد قصه‌گو» و «حسین کرد» از قهرمانان و چهره‌های آشنای پرده‌هایی هستند که مورد استفاده‌ی نقال‌ها قرار می‌گرفته است.

* در گذشته دربار پادشاهان، «نقال‌باشی» رسمی داشته‌اند. از جمله دربار ناصری که هنرمندی چیره‌دست به نام «نقیب الممالک» را بر این کار گمارده بود.

نقیب‌الممالک افسانه‌ی «امیرارسلان نامدار» را که آفریده‌ی ذهن خیال‌انگیز خودش بودا برای ناصرالدین شاه روایت می‌کرد.

* استقبال مردم از اجرای بعضی نقال‌ها مانند مرشد غلامحسین‌غول بچه به حدی بوده است که هفتاد سال پیش هر صندلی خالی قهوه‌خانه‌اش یک تومان خرید و فروش می‌شد!

* شاه‌نامه، افسانه‌های هزار و یک شب، داراب‌نامه و سمک عیار از جمله منابعی هستند که مورد توجه نقالان بوده است.

* در گذشته نقالی در همه‌ی ایام سال مورد اقبال و توجه مردم بوده است؛ مخصوصاً شب‌های ماه مبارک رمضان و یا شب‌های بلند زمستان که دامنه‌ی نقالی به درون خانه‌ها و شب‌نشینی‌ها نیز کشیده می‌شده است.

* پرونده‌ی «نقالی» در ششمین اجلاس میراث معنوی ناملموس یونسکو به نام جمهوری اسلامی ایران به ثبت جهانی رسیده است.

                                                               ***

سخن درباره‌ی آیین نقالی بسیار است. فکر می‌کنم همین چیزهایی که به اتفاق پدربزرگ مرور کردیم کافی باشد تا بدانیم که چرا این رسم ایرانی که با خطر نابودی روبه‌روست لیاقت احیای مجدد و شناسانده شدن به جهانیان را دارد.

در شماره‌ی بعد درباره‌ی آیین‌های روزه‌داری سخن خواهیم گفت.

CAPTCHA Image