نویسنده
چکمههای جنگ
سفرهی تفنگ
خیل تانکها
روی جیغ کودکی
و نالهی عروسکی
زیر خاکها
آتشی وزید
زندگی مچاله شد
توی مشت اژدهای جنگ
این طرف جوان تکه تکه شد
نامهاش ولی به دست باد داده شد
آن طرف صدای توپ و تانک
ترس، توی جیب کودکی گذاشت
لابهلای نعرههای جنگ
مادری
پست کرد
بوی نان داغ را
برای سروها
آن طرف زنی
بافت
ژاکتی
برای گرمی دل حماسهها
دستها دست به کار شدند
و رقم زدند
روزهای روشنی
برای جنگ
عفت داودآبادی- کلاس دوم دبیرستان
ارسال نظر در مورد این مقاله