شهید عطری
اگر یک روز به سرتان عشق شهید افتاد، وقتی به بهشت زهرای تهران رفتید و کام‌تان را به سلامی تازه و عهدی دوباره با شهدا شیرین کردید، راه‌تان را کج نکنید و یکراست بروید قطعه‌ی 26 شهدا. دل‌تان را صاف کنید تا به دیدن یکی از آن‌ها بروید...
شهید سیداحمد پلارک، عضوی از قافله‌ی بزرگ خمینی است. قبر او پس از سال‌ها، از بوی عطر و گلاب جاری است. لطفاً دست‌های‌تان را باز کنید و قبر سید را در آغوش بگیرید!
سنگ قبری که هیچ‌گاه خشک نمی‌شود. همیشه خیس از گلاب نابی است که از این دنیا نیست و بوی بهشت می‌دهد. نام این شهید را به خاطر بسپارید.
*
تابلونوشته‌ها
* با وضو وارد شوید؛ چون کوچه‌ها و خیابان‌های شهر، به خون مطهر است.(1)
* به سر عشق خدا دارد بسیجی، هوای کربلا دارد بسیجی.
* دنیا آدم را گول نمی‌زند، آدم گول دنیا را می‌خورد (شهید مطهری).
* کسی می‌تواند از سیم خاردار دشمن عبور کند که در سیم‌خاردارهای نَفسْ، گیر نکرده باشد!
* زِ خون هر شهیدی لاله‌ای رُست، مبادا روی لاله پا گذاریم!
*
تا یادم نرفته بگویم سیداحمد پلارک، فرزند سیدعباس، متولد 1344 تهران، اصالتاً تبریزی، در سال 1366 در عملیات کربلای هشت شلمچه به شهادت رسید. او در شش‌سالگی پدرش را از دست داده بود و با غم یتیمی بزرگ شده بود.
خصوصیات سیداحمد: به نماز اول وقت اعتقاد داشت. نماز شبش را همیشه می‌خواند و به قول مادرش از 13سالگی تا 23 سالگی که شهید شد نماز شبش را خواند. او همیشه غسل جمعه می‌کرد. به مادرش احترام می‌گذاشت. اکنون سنگ قبرش همیشه نمناک به عطر و گلاب است و هیچ‌گاه خشک نمی‌شود. به او می‌گویند: «شهید عطری.»
قسمتی از وصیت‌نامه:
خدایا! عملی ندارم که به آن ببالم... روی قبرم فقط و فقط بنویسید: امام دوستت دارم! و التماس دعا... ظهر عاشورا 24/6/65 سیداحمد پلارک
*
قلاویزان کجاست؟
جایی گمنام در نزدیکی شهرِ مهران. نامی باشکوه از ارتفاعاتی کوهستانی و سربلند؛ اما روحش بزرگ، به وسعت آسمان‌هاست. چرا که پر از قلب شهید است. سرشار حرف شهید، دلنوشته‌ی شهید، خاطره‌ی شهید...
روز نُه تیر، سالروز آزادی عملیات کربلای یک است. رمز عملیات: یا ابوالفضل‌العباس ادرکنی. نتیجه: آزادسازی شهر مهران از دست دشمن. تاریخ عملیات: 9/4/65 تا 15/4/65.
من اسم قلاویزان را بهتان یادآور شدم، قصه‌هایش را از شهدای زنده‌ی جنگ بپرسید!
*
پس کجا رفتند مردان نبرد؟
پس کجا رفتند سرداران درد؟
فتح خونین‌شهر پس مدیون کیست؟
رمز پیروزی آن از خون کیست؟
از چه رو رفتند در بالین خاک
عاشقان با جسم‌های چاک‌چاک؟
ای زمین بوی غریبی می‌دهی
بوی قرآن‌های جیبی می‌دهی...!
شادی روح‌شان صلوات
1) برگرفته از تابلو ورودی شهر خرمشهر.
)
ارسال نظر در مورد این مقاله