نقاشی کلاغ

نویسنده



ایستاده بود روی برف
یک کلاغ پیر
او دلش گرفته بود
یاد ظهرهای گرم بود
یاد دسته‌ی کلاغ‌های شاد
یاد رقص برگ در میان باد
یک کلاغ، غصه را
لابه‌لای قارقار او شنید
روی برف‌های نرم
شکل برگ‌های یک چنار را کشید
CAPTCHA Image