سه گانی‌ها



(1)
باد هر جهت که می‌وزد پر از هوای توست
نازنین من نگفته‌ای
در کجای این جهان شکفته‌ای؟

(2)
می‌تکاند ابر
سکه‌های سرخ... سکه‌های زرد...
قلک درخت را تکانده فصل سرد!

(3)
می‌برد همیشه هوش از سرم
عطر یک گل محمدی
در میان جانماز مادرم!

(4)
قاصدک‌ها
از زمین دل بریدند
آسمان را‌- وطن- برگزیدند...

 (5)
ماه روی دامن شب است و ماهیان
چشم‌شان پر از نگین شده
بغض‌شان درون برکه ته‌نشین شده...

(6)
من روی برگ تشنه‌ی یاس
یا مشق باران می‌نویسم
یا از بهاران می‌نویسم...

(7)
 مثل قاصدک
 در میان آسمان رهاست...
 خوش به حال شاپرک!

(8)
 از سر صبح تا آن سر شام
مثل زنبور مشغول کار است
مادرم یک زن خانه‌دار است...

(9)
نقش‌های روی بال شاپرک؛
لحظه‌ای که از حصار پیله می‌شود رها...
این جهان پر است از این اشاره‌ها!
CAPTCHA Image