خدایا گم شدهام
با تو هستم
تو را گم کردهام
کسی آدرس تو را دارد به من بگوید
صدای تو را میشناسم
با تو بودم
اما رفتی
مرحم دلم بودی
یکی هست دستم را بگیرد
و مرا به خدایی که در این نزدیکی است
بسپارد
من گم شدهام
در کنار سایهی تنهایی خودم
روزشماری میکنم
تا خدا تنهایی مرا پر کند
از خدا خجالت میکشم
ارسال نظر در مورد این مقاله