در انعکاس چشم مادر رفت
در واژه وصف آن نمیگنجید
مادر دعا و اشک را با آب
پشت سر فرزند خود پاشید
*
با ساکی از عطر و امید و عشق
او رفت سوی جبههی پیکار
جنگید مثل مرد و پر، وا کرد
مانند پروانه سوی گلزار
*
حالا به روی صورتش در قاب
لبخند آدمهای پیروز است
عطری که در این کوچهها جاریست
سوغاتی آن مرد دیروز است
زهرا مظفری- کاشان
ارسال نظر در مورد این مقاله