نویسنده
قسمت ششم: سخاوت
گر تو میخواهی مسلمان زیستن
نیست ممکن، جز به قرآن زیستن
علامه اقبال لاهوری
برگ نعنا را هر چه بچینی، دوباره در جای آن سبز میشود؛ تازه، زیاد هم میشود، زیادتر از پیش.
بخشش و کَرَم درست مثل نعناچینی است.
«سخاوت» یا همان انفاق، بخشش و کَرَم و عطا کردن، یکی از صفتهای مُهم اخلاقی است که در دین اسلام، مُهم شمرده شده است.
در قرآن آیههای مُهمی در این باب هست. از اهلبیت(ع) نیز سخنان زیبایی دربارهی آن به ما رسیده... البته حکایتها، داستانها و حرفها نیز بسیار است.
بخشش فقط به خاطر ثروتمندی و دارایی نیست؛ فقیر هم میتواند سخاوتمند باشد و به خاطر این عمل نیکو، روزی و مالش از طرف خدا زیاد خواهد شد.
حکیمی را پرسیدند: «از سخاوت و شجاعت کدام بهتر است؟» گفت: «آنکه را سخاوت است به شجاعت حاجت نیست.»
زکات مال به در کن که فضلهی رز را
چو باغبان بزند بیشتر دهد انگور(1)
گلستان سعدی- باب دوم (در اخلاق درویشان)
در قرآن- کتاب آسمانی خداوند- چنین میخوانیم: «هرگز به نیکی دست نیابید مگر اینکه از آن چه دوست دارید انفاق کنید، و هر چه انفاق کنید قطعاً خدا از آن آگاه است.»(2)
«... و هر چه انفاق کردید عوضش را خدا میدهد، و او بهترین روزیدهندگان است.(3)»
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه داد و ستدی هست و نه دوستی و شفاعتی، از آن چه روزیتان کردیم انفاق کنید و [بدانید که] کافران، هم ایشان ستمگرانند.»(4)
روزی حضرت محمد(ص) با مردی در مسجد روبهرو شد که دعا میکرد: «خدایا من را از انسانها بینیاز کن!»
حضرت محمد(ص) فرمود: «اینگونه نگو، بلکه بگو خدایا من را از انسانهای بد بینیاز ساز؛ زیرا انسانهای مؤمن به یکدیگر نیازمندند.»(5)
ای آنکه همیشه هر کجا هستم
بر خوان سخاوت تو مهمانم(6)
بیجُرم نگر که چون درافتادم
دانی که کنون چگونه حیرانم
مسعود سعدسلمان
دانستن این نکتهی مُهم، ضروری است که سخاوت، کمک و انفاق، همیشه به بخشیدن مال، پول و ثروت نیست. گاه یک کار علمی مثل یاد دادن و کتاب نوشتن، یا کمک در ساختن یک خانه یا مسجد و خرید کتاب برای یک کتابخانه و... هم سخاوت و انفاق به شمار میآید.
امام صادق(ع) فرمودند: «برترین صدقه (انفاق) این است که شخص مسلمان، علمی بیاموزد و سپس آن را به برادر مسلمان خود یاد دهد.(7)»
- چرا با اخم به من نگاه میکنید مولای من!
امام صادق(ع) لحظهای به اسحاقبنعمار چشم دوخت و نگاهش کرد، بعد پاسخ داد: «به خاطر برخورد نامناسبی که با برادران دینی خود داری. ای اسحاق! به من خبر رسیده که دمِ درِ خانهات نگهبان گذاشتهای تا فقیران را به خانهات راه ندهند!»
اسحاق با حیرت به امام خیره شد، بعد جواب داد: «قربانتان گردم! من ترسیدم با این کار (سخاوت و بخشش نسبت به مردم) آدم مشهوری بشوم.»
امام گفت: «از نازل شدن بلا نترسیدی؟ مگر نمیدانی وقتی دو نفر با هم ملاقات میکنند و دست برادری و دوستی میدهند، خداوند بر آنان صد رحمت میفرستد که نودونه تای آن برای کسی است که محبتش به دیگری بیشتر باشد؟»(8)
1) انفاق بده و از مالت زکات ببخش، که در باغ انگور، اگر باغبان شاخهها و برگهای اضافی درختان انگور را بزند، خوشههای انگورش بیشتر خواهد شد. کنایه از آنکه با بخشش، نعمت و مالت زیادتر میشود.
2) سورهی آلعمران، آیهی 92.
3) سورهی سبأ، آیهی 39.
4) سورهی بقره، آیهی 254.
5) داستان دوستان، نوشتهی مرحوم محمد محمدیاشتهاردی، ص760 و 761، اصولکافی، ج2، ص126.
6) بر سفرهی سخاوت تو مهمان هستم.
7) منتخب میزانالحکمه، ج2، ص709.
8) اصولکافی، ج2، ص181.
ارسال نظر در مورد این مقاله