نویسنده
* سایهی لطف
خداوندا! وعدهای که خود دادی به سر آر و درختی که خود نشاندی به بَر آر. چراغی که خود افروختی روشن دار...
خداوندا! شاد بدانیم که تو بودی و ما نبودیم. کار، تو درگرفتی و ما نگرفتیم. قیمت خود، نهادی، رسول، خود فرستادی.
خداوندا! تو ما را برگرفتی و اکنون که برگرفتی، مگذار و در سایهی لطفمان دار.
کشفالاسرار و عدّةالابرار
* در دل شب
بنده هرگاه در دل شب تار با سَروَرش خلوت کند و به راز و نیاز با او بپردازد، خداوند، نور را در دلش استوار میگرداند و هرگاه بگوید: «خدای من! خدای من!» خداوند جلیل میفرماید: «بله بندهی من! از من بخواه تا عطایت کنم. به من توکّل کن تا کارسازی کنم.»
پیامبر اسلام، نهجالدعا، ج1
* زاریدن و نازیدن
الهی!
گر زارم، در تو زاریدن خوش است
ور نازم، به تو نازیدن خوش است
الهی! شاد بدانم که بر درگاه تو میزارم.
مناجاتنامهی خواجهعبدا... انصاری
* از پای تا فرق
الهی! از پای تا فرقم در نور تو غرقم، یا نورالسموات فیالارض.
الهینامهی علامه حسنزادهآملی
ارسال نظر در مورد این مقاله