نویسنده
خدا تو را سرشته است
از آب و عشق و روشنی
تو چون نسیم آرزو
به دشت خاطر منی
*
تو واژهواژه خط به خط
نشستهای به خاطرم
غزلترین خیال من
به خاطر تو شاعرم
*
که آیهآیه سبز سبز
به ذهن من شناوری
و از تمام خوبها
به چشم من تو بهتری
*
دلم دخیل بسته است
به گنبد و به بارگاه
به هر غریب تازهای
همیشه دادهای پناه
*
کبوترانه پر زدم
به آسمان چشم تو
من آن غزال کوچکم
بیا تو ضامنم بشو
ارسال نظر در مورد این مقاله