نیایش

نویسنده




صبح زود

روی برگ گل

بلبلی ترانه می‌سرود

دست‌های هر درخت

رو به آسمان دراز بود.

آب و خاک و آفتاب

در نماز بود.

ناگهان،

من پر از دعا شدم

من پر از،

مهربانی خدا شدم

توی چشم‌های من،

آسمان نشست

چون کبوتری در آسمان،

رها شدم
CAPTCHA Image