داستان یک بنا


زیارتگه رندان جهان

حافظیه، مرقد حافظ شیرازی بنایی قدیمی و زیبا در شهر شیراز است

حافظ این شعر معروفش را: «بر سر تربت ما چون گذری همت خواه/ که زیارتگه رندان جهان خواهد بود» برای همین‌جا سروده است؛ برای حافظیه. البته شاید او در زمان حیاتش نمی‌دانست که روی مزار او بنایی باشکوه می‌سازند و مردم از همه جای ایران و حتی جهان مشتاق دیدار آن هستند؛ اما چنین شده و باغ دلگشای حافظیه تنها چند سال بعد از فوت حافظ روی مرقدش ساخته شد و به مرور تغییر و تکمیل پیدا کرد تا امروز.

شیراز، نزدیک دروازه قرآن

حافظیه آنقدر در شیراز معروف است که اصلاً به عنوان یکی از نمادهای شهر شیراز به شمار می‌رود؛ یعنی شیراز را با حافظیه می‌شناسند. برای همین نشانی‌اش را از هرکس که بپرسید، چشم‌بسته برایتان می‌گوید. حافظیه در نزدیکی دروازه‌قرآن در شمال شهر شیراز قرار گرفته است. دو صحن بزرگ و سرسبز و یک رواق (تالار) در میان آن‌ها، با مساحتی حدود 2 هکتار، تشکیل‌دهنده‌ی بنای حافظیه هستند. قسمت زیادی از بنای امروزی حافظیه، از جمله تالار میانی آن در زمان حکومت زندیان ساخته شده است.

حافظ در قرن هشتم ه.ق. زندگی می‌کرد. او حدود سال 720 ه.ق. در شیراز به دنیا آمد و در سال 729 ه.ق. در همین شهر از دنیا رفت. او مدت زیادی را در دربار حاکمان فارس به سر می‌برد و شغلش دیوان‌داری بود. دیوان‌داری از کارهای لازم در دربار هر حاکم بوده و هست؛ اما شاعری پیشه‌ی اصلی او بود و مهارت او در شعر مایه‌ی حیرت تمام هم‌عصران خودش بود. اشعار پرمعنی و سرشار از حکمت و عرفان حافظ، نه تنها در آن زمان، بلکه هنوز بعد از گذشت قرن‌ها بی‌نظیر است.

البته این اتفاق حدوداً 65 سال بعد از فوت حافظ افتاد؛ یعنی وقتی که به دستور میرزاابوالقاسم گورکانی، حاکم وقت فارس، بر روی مزار او عمارتی گنبدی‌شکل ساخته شد و جلو آن حوضی زیبا و فواره‌ای بلند و درختانی سرسبز ایجاد شد. این بنا تا سال‌ها روی قبر او وجود داشت تا اینکه در زمان حکومت شاه‌عباس صفوی بازسازی شد و به مساحت باغ نزدیک آن هم اضافه شد. این اتفاق چند سال بعد باز هم انجام شد، اما به دستور نادرشاه افشار.

تا اینکه نوبت به کریم‌خان زند رسید که پایتختش شیراز بود. تا آن موقع بنای قبلی حافظیه به قدری فرسوده بود که مرمت آن فایده‌ای نداشت. برای همین وکیل‌الرعایا دستور داد تا بارگاهی جدید به سبک معماری زندیه برای حافظ ساختند که تالار چهارستون قسمتی از آن بود. تالار بیست ستونی که امروز هم در حافظیه هست، در واقع گسترش‌یافته‌ی همان است که کریم‌خان بنا کرد. سنگ مرمر بزرگی که هنوز هم بر سر مزار حافظ هست، یادگار همان موقع است. سنگی که دو غزل از خود حافظ روی آن‌ها نوشته شده است.

باغ اطراف مزار حافظ با درختان سرو و نارنج گسترش پیدا کرد. این بنا با این شکل و شمایل بود و بعدها حاکمان و شاهان دیگر هم گاهی آن را مرمت می‌کردند و یا به تزیینات آن اضافه می‌کردند. در زمان قاجاریه حاکم فارس معجری (بنایی مانند سقف) با چوب روی مزار حافظ ساخت. مدتی بعد، حاکم بعدی فارس همان معجر را از آهن ساخت و محکم کرد و نارنجستان پشت آن را بزرگتر کرد و حوض پُرآب دیگری در میان آن ساخت.

اما بنای اصلی که امروز روی قبر حافظ دیده می‌شود و صحن‌ها و تالار میانی آن، در سال 1314 ه.ش. ساخته شد. بنایی که طراحی معماری آن را آندره گدار به سبک معماری زندیه انجام داد. آندره گدار، معمار و باستان‌شناس معروف فرانسوی است که در اوایل حکومت پهلوی تحقیقات تاریخی وسیعی در ایران انجام داده است.

بنای عرفان و سلوک

برای نزدیک شدن به قبر حافظ باید از چند پله تالار بالا رفت و این نشانه‌ی این است که انسان هر چه از ظواهر دنیا دوری کند، ارج بالاتری پیدا می‌کند. با نزدیک شدن به صحن دوم، باید از پله‌ها پایین آمد و این نماد خضوع و تعظیم در برابر عرفان و شناخت خدا است. صحن شمالی حافظیه، نماد جهان آخرت و ملکوت است؛ یعنی جایی که انسان می‌تواند به حقایق درست دنیا پی ببرد و به معنای واقعی عارف شود. حافظ هم که عارف بود و اشعار عرفانی او بی‌همتاست، در بالای همین صحن مدفون شده است.

حافظیه، در بین مردم محبوب است، چون حافظ محبوب است. کمتر خانه‌ای است که یک جلد از دیوان حافظ را نداشته باشد. هر سال نوروز و مخصوصاً هنگام تحویل سال، سر قبر او غلغله است. 20 مهرماه هر سال هم همین‌طور؛ یعنی روزی که در تقویم بزرگداشت حافظ است. غیر از اینها خیلی وقت‌ها در حافظیه مراسم شب شعر، کنسرت‌های موسیقی سنتی، کلاس‌های حافظ‌شناسی و غیره برپاست.
CAPTCHA Image