در بوستان قرآن

نویسنده


قسمت سوم: امانت‌داری


امانت چیست؟ درباره‌ی چه چیزهایی است؟ آیا فقط در حرف زدن است؟ در گفتن جمله‌ای محرمانه که دوستی یا آشنایی به کسی می‌گوید و سپس از او می‌خواهد که: لطفاً این حرف‌ها پیش شما امانت باشد? مبادا در جایی دَرز کند!

نه! امانت فقط در قول و گفتار نیست? بلکه در رفتار و کارهای عملی ما هم هست. مثلاً کسی به مسافرت می‌رود بعد به همسایه یا فامیل خود می‌سپارد که مواظب خانه‌اش باشد.

یا کسی پول? طلا و وسایل ارزشمند و یا اتومبیل خود را به یک نفر دیگر می‌دهد و از او می‌خواهد که در نبودنش? از آن‌ها مواظبت کند.

این‌ها همه امانت? به حساب می‌آیند.

?

گاهی هم هدیه‌های خداوند به ما انسان‌ها? امانتند. مثلِ: فرزندان? دانشمندان و بزرگان? عقل? هوش? زندگی? قلب? چشم? ایمان? دین? امامان? پیامبران و‌...

?

یک مدیر مدرسه? یک امانت‌دار مهم در جامعه‌ی ماست. آیا شما می‌دانید که امانت‌های او چه چیزهایی هستند؟

لطفاً آن‌ها را بشمارید: مدرسه? کلاس? میز? کتاب‌خانه? آزمایشگاه? رایانه‌... و مهم‌تر از همه? معلم‌ها و دانش‌آموزان.

?

مهربان‌تر از باران? اولْ امامِ عزیزِ اهلِ ایمان? حضرت علی(ع) نامه‌ای زیبا و مْهم نوشت. این نامه خطاب به یکی از فرمانداران(1) ایشان بود.

- همانا کارِ تو [در فرمانداری] برایت و وسیله‌ی آب و نان نیست? بلکه امانتی است بر گردنت(2).

?

این نکته‌ها? همه آموزه‌های قرآن مجید است. حتی رفتار و گفتارِ بزرگانِ دین ما هم برگرفته از این کتاب آسمانی است که کلام خداوند به حساب می‌آید.

به سراغ کتاب ارزشمند خدا می‌رویم. در قرآن آیه‌های زیادی درباره‌ی امانت و خیانت در امانت هست.

«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبان‌شان برگردانید(3)‌...»

«آنان (مؤمنان» کسانی هستند که امانت‌ها و عهدهای خود را رعایت می‌کنند‌...(4)»

«... اگر کسی از شما، دیگری را امین دانست? آن‌که امین شمرده شده? امانت او را پس دهد و باید از خداوند بترسد‌...(5)

?

آورده‌اند در هنگامه‌ی جنگ خیبر? در زمان پیامبر(ص)? گرسنگی بر رزمندگان اسلام فشار می‌آورد. مسلمانان هنوز نتوانسته بودند تمام قلعه‌های خیبر را که در دست یهودیان بود? فتح کنند. سربازان سپاه اسلام? گاهی مجبور بودند هر کدام با خرمایی? شکم خود را سیر نگه دارند.

ناگهان گله‌ای گوسفند به سمت آنان آمد. بعضی‌ها به شوق آمدند و گفتند:

- خدایا شکر? دیگر گرسنه نمی‌مانیم? چرا که خدا به دادمان رسید! حضرت محمد(ص) از خیمه‌ی خود بیرون آمد. چوپانِ گله که مردی سیاه و بیابانی بود رو‌به حضرت گفت: «درباره‌ی دین شما چیزهایی شنیده‌ام. دوست دارم مرا با دین اسلام? بیش‌تر آشنا کنی!»

حضرت محمد(ص) او را به خیمه‌ی خود دعوت کرد و درباره‌ی اسلام? به او سخنانی گفت. آن چوپان مسلمان شد. سپس به حضرت گفت:

- ای پیامبر خدا? با این گوسفندان چه کنم؟ این‌ها امانت یهودیانی است که در قلعه‌ی خیبر هستند!

حضرت محمد(ص) به او پاسخ داد: «در دین ما خیانت به امانت یکی از بزرگ‌ترین گناهان است. تو باید گوسفندها را تا درِ قلعه ببری و به صاحبان‌شان بدهی!(6)»

گر تو می‌خواهی مسلمان زیستن

نیست ممکن? جز به قرآن زیستن

علامه اقبال لاهوری

1- اشعث‌بن‌قیس.

2- نهج‌البلاغه? خطبه‌ی 173‌.

3- سوره‌ی نساء? آیه‌ی 58‌.

4‌- سوره‌ی مؤمنون? آیه‌ی 8‌.

5‌- سوره‌ی بقره? آیه 283‌.

6- برگرفته از کتاب داستان‌های آموزنده‌ی رسول‌اکرم(ص) نوشته‌ی موسی خسروی و مرام خوبان? نوشته‌ی محمود پوروهاب.

CAPTCHA Image