مشاهیر


خط و دلنوازی

علیرضا عباسی، خطاط دوره‌ی صفوی، از بزرگ‌ترین هنرمندان ایران است.

بهترین چیز برای آدم‌ها این است که یک نام نیک از خودشان به جای بگذارند. یا یادگارهایی که همیشه باعث خوش‌نامی‌شان باشد. این طوری در این دنیا هم نام خود را به نیکی جاودان می‌کنند. علم و هنر همیشه بهترین ابزار برای نیک‌نامی است.

در موزه‌ی آستان قدس رضوی، در قسمت‌های مختلف در و دیوار حرم امام رضا(ع)، روی سردر مساجد معروفی مثل مسجد امام و شیخ‌لطف‌ا... اصفهان و بسیاری از مساجد و بناهای معماری دوره‌ی صفوی، خطاطی‌های دل‌انگیزی وجود دارد که کار علیرضا عباسی است. شاید تا به حال چشم‌تان به این آثار زیبا افتاده، اما به صرافت این نبودید که نام هنرمندش را بدانید. هر چند همان لذتی که از نگاه کردن به آن‌ها نصیبتان می‌شود، برای روح او بهترین لذت است، اما بد نیست با او بیشتر آشنا شویم.

شاهنوازخان

ستاره‌ی اقبال علیرضا عباسی از وقتی بلند شد که سردار فرهادخان، به هنر و استعداد خطاطی او پی برد. فرهادخان، از سرداران معروف دوره‌ی صفویه است. علیرضا عباسی در تبریز متولد شد؛ اما وقتی تبریز به اشغال عثمانی‌ها درآمد، همراه خانواده‌اش به قزوین آمد. قزوین هم آن موقع پایتخت سلسله‌ی صفوی بود. علیرضا عباسی از نوجوانی خط خوشی داشت و در تبریز شاگردی ملاحسین تبریزی و علاءالدین محمد بن محمد تبریزی را کرده بود. برای همین در نوشتن خط ثلث و نسخ ماهر شده بود. گفتیم که شروع شهرت علیرضا از وقتی بود که فرهادخان با او آشنا شد و از او خواست که در رکاب او باشد. از آن به بعد، علیرضا که به استخدام او درآمده بود در همه‌ی سفرها و فتوحات همراه سردار بود و روز به روز هنر خطش بیشتر مورد توجه او قرار می‌گرفت. فرهادخان علی‌رضا عباسی را همراه خودش به شهرهای شمال و خراسان برد و برای همین آثاری از خطاطی‌های او در این شهرها دیده می‌شود. وقتی هم که در قزوین بودند، قسمت‌هایی از کتیبه‌های مسجد جامع قزوین و عمارت عالی‌قاپوی این شهر را کتابت کرد. هنوز هم نام او، با شهرت «علیرضا الکتاب» پای کتیبه‌ها هست.

او حدود 10 سال در رکاب فرهادخان بود و شهرتش روز به روز بیشتر می‌شد تا اینکه روزی به محضر شاه‌عباس صفوی رسیدند.

شاه‌عباس، که پیش از این آوازه‌ی علیرضا را شنیده بود، او را از نزدیک دید و هدیه‌ی او را که همان موقع برایش نوشته بود، دریافت کرد. همین کافی بود چشم شاه‌عباس را بگیرد و بخواهد که از این به بعد، خطاط مخصوص دربار او باشد. علیرضا روز پنجشنبه، اول شوال سال 1001 ه.ق به خدمت شاه‌عباس درآمد. شاه از همان ابتدا به استعداد او پی برد و دستور داد تا سه خطاط قبلی دربار را، که محمدرضا امامی، محمدصالح اصفهانی و عبدالباقی تبریزی بودند، به شاگردی او بگمارند. بعدها این سه نفر از استادان بنام خطاطی شدند.

علیرضا عباسی تا پایان عمر در کنار شاه‌عباس بود و علاقه‌ی شاه هر روز به او بیشتر می‌شد. تا اینکه دستور داد به او لقب «شاهنوازخان» را بدهند. علیرضا در همه‌ی سفرها همراه شاه می‌رفت. گاهی که شاه‌عباس از امور مملکت‌داری فارغ می‌شد، چراغ‌ها را خاموش می‌کرد و در خلوتی کنار علیرضا می‌نشست. شمعی روشن می‌کرد و از او می‌خواست با نور شمع برای او خطی بنویسد تا خستگی روز را از تن به در کند.

از آن به بعد، مهمترین کارهای هنری مملکت، مثل کتابت کتاب‌های مهم یا کتیبه‌نویسی روی مهمترین بناهای کشور یا مستقیم به او سپرده می‌شد یا با نظارتش انجام می‌شد. در سال 1010 ه.ق شاه‌عباس سفری به مشهد مقدس داشت و در آنجا دستور داد تا تعمیرات و تزیینات اساسی برای حرم امام هشتم(ع) انجام دهند. طبق معمول کتابت کتیبه‌های صحن‌های حرم و داخل آن را به علیرضا عباسی سپرده شد. این بزرگترین افتخار او بود که در تمام عمر هنرمندی‌اش نصیبش شده بود. لوح‌های زرین دور ضریح هم از سوی او طراحی شد و بعد استاد مستعلی زرگر آن را روی ورق طلا پیاده کرد.

کاتب قرآن

علیرضا عباسی تا مشهد بود، کار کتابت یک قرآن نفیس را نیز با خط نستعلیق شروع کرد که البته سال‌ها طول کشید؛ اما وقتی تمام شد آن را وقف حرم امام رضا(ع) کرد و امروز هم در موزه‌ی آستان قدس وجود دارد و یکی از نفیس‌ترین قرآن‌های آنجا به حساب می‌آید. استاد خط، در مشهد قسمت‌هایی از تزیینات آرامگاه خواجه‌ربیع را نیز انجام داد.

همان‌طور که گفتیم، علیرضا عباسی، از بزرگان دربار صفوی به حساب می‌آمد. او همنشین شیخ‌بهایی و میرداماد بود و در بسیاری از امور مملکت با آنها همکاری می‌کرد. مثلاً در سال 1017 ه.ق همراه شیخ‌بهایی و ملاجلال منجم، برای تجدید بنای رصدخانه‌ی معروف مراغه مأمور شدند. علیرضا عباسی، دو فرزند داشت؛ یکی بدیع‌الزمان که در خط نستعلیق استاد شد و دیگری محمدرضا که در نسخ هنری پرآوازه داشت. علیرضا عباسی غیر از خطاطی شعر هم می‌گفت و نقاشی هم می‌کشید؛ اما بیشتر به حرفه‌ی اصلی‌اش، یعنی خطاطی مشهور است.

علیرضا عباسی در طول عمرش آثار خطاطی گران‌بهای دیگری نیز از خودش به یادگار گذاشت. مثلاً کتاب‌های معروف علوم زمانش را به خط خوش نوشت و بسیاری از مساجد شهر اصفهان را به خط خودش تزیین کرد که بسیاری از آنها هنوز هم هستند و بینندگان از دیدن آنها لذت می‌برند.
CAPTCHA Image