سرمقاله

نویسنده


کاسه‌ی صبر، سفال آبی باید باشد

امروز داشتم به این فکر می‌کردم که پدر و مادرم قهرمان دوِ استقامت‌اند. در تمام سال‌ها کنار هم مانده‌اند، از هم دلگیر شده‌اند، خسته‌ شده‌ند، دعوا کرده‌اند، اما همچنان استقامت داشته‌اند و در کنار هم، تمام مسیر را دویده‌اند. برعکس من که همه‌چیز زود خسته‌ام می‌کند. صبرم زود لبریز می‌شود و در هر کاری تا به مشکلی برمی‌خورم زود جا می‌زنم. صبر همان چیزی است که در شلوغی روزهایم گمش کرده‌ام. همان چیزی که حالا دلم خیلی برایش تنگ شده.

دنیا دارد عوض می‌شود. راه‌ها دارند به هم نزدیک می‌شوند. زندگی دارد شکلش را تغییر می‌دهد. زندگی عجله دارد و با همین عجله‌های بی‌جا دارد از یادم می‌برد باید گاهی بایستم، دست‌های عجولم را از هم باز کنم، خونسرد باشم و صبر کنم. دنیا دارد عوض می‌شود. روستا‌ها، شهر می‌شوند و شهرها، کلان‌شهر. در کنار این تغییرها، بی‌حوصله می‌شوم و پرتوقع؛ زود صبرم لبریز می‌شود. مثل وقت‌هایی که سریع از کوره در می‌روم و با هم‌کلاسی‌ام دعوا می‌کنم. مثل وقتی که اعصابم خرد است و در اتوبوس سر پسری که بلند حرف می‌زند داد می‌کشم، مثل صف انتظار رستوران که هنوز پنج ‌دقیقه از تشکیل‌شدنش نگذشته، صدایم را درمی‌آورد.

زندگی پیشرفت می‌کند و ما یادمان می‌رود باید گاهی سکوت کرد. صبر داشت. یادمان می‌رود که همه‌چیز به سرعت زندگی نیست، به سرعت تغییرهایی نیست که دارد در گوشه و کنار اتفاق می‌افتد و ذات بعضی‌ چیزها آرام است و تو باید برای داشتنشان صبر کنی؛ اما آن‌قدر سرعت زندگی‌کردنمان بالا رفته که یادمان می‌رود گاهی باید یک نفس عمیق بکشیم و به خودمان بقبولانیم هنوز کمی زود است برای عصبانی‌شدن، داد کشیدن، لبریز شدن کاسه‌ی صبر. هنوز زود است دست‌هایمان را در هوا تکان بدهیم، اخم کنیم و خط و نشان بکشیم.

قدیم‌ها کاسه‌ی صبر آدم‌ها لابد از همین کاسه‌های سفالی آبی بود. آرامش داشت! آدم‌ها همدیگر را درک می‌کردند. دست هم را با محبت فشار می‌دادند و کاسه‌ی آبی‌شان طول می‌کشید تا لبریز شود؛ آدم‌ها عجول‌اند. دوست ندارند صبر کنند، دوست ندارند منتظر باشند، دوست دارند همان لحظه که اراده کردند، هر چیزی که می‌خواهند اتفاق بیفتد.

ذات ما آدم‌ها عجول است، اما در زندگی خیلی وقت‌ها صبر می‌کنیم تا به دست بیاوریم. وقتی مریض می‌شویم، صبر می‌کنیم تا دوباره حالمان خوب شود و بتوانیم از خانه بیرون برویم. وقتی هوس میوه‌ای را می‌کنیم که فصلش گذشته، برای دوباره آمدنش صبر می‌کنیم. وقتی تابستان می‌آید و روزها بلند و گرم می‌شود، برای پاییز و هوای بارانی‌اش صبر می‌کنیم. وقتی درس‌ها خسته‌ی‌مان می‌کند و امتحان‌ها امان‌مان را می‌برد برای آمدن تعطیلات سه‌ماهه صبر می‌کنیم و وقتی از تعطیلات خسته شدیم، برای شروع دیگر و پایه‌های بالاتر تحصیلی صبر می‌کنیم و این صبر، هیچ‌وقت ما را زیادی منتظر نمی‌گذارد و هیچ‌وقت امکان ندارد مثلاً تابستان، صبر ما را بی‌نتیجه بگذارد و یا یادش برود که از راه بیاید.

 می‌گویند: گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی! و عجب معجونی است این صبر که میو‌ه‌ها را به بهترین شکلشان تبدیل می‌کند. غوره ترش است، دهانم را جمع می‌کند و دندان‌هایم کند می‌شوند، اما وقتی غوره صبر می‌کند، انگوری می‌شود که بعداز ظهر‌ها دور هم می‌نشینیم و می‌خوریم و شیرینی‌اش می‌خنداندمان. یک ضرب‌المثل چینی هست که می‌گوید: با صبر و بردباری، برگ توت تبدیل به پیراهن ابریشمی می‌شود. با خودم فکر می‌کنم که ما آدم‌ها با مسافت‌های زیادی که بین‌مان هست چه‌قدر تجربه‌ها و حس‌های مشترکی داریم و الگوی صبر، برای تمام تن‌های آدم‌های دور و نزدیک کشیده شده!

آدم‌های زیادی آمده‌اند و در مورد صبر حرف‌های قشنگی زده‌اند. حرف‌هایی که خیالت را راحت می‌کند که هر وقت صبر می‌کنی قرار نیست علف زیر پایت سبز شود و همان‌طور که تو می‌ایستی و منتظر می‌مانی خیلی‌های دیگر هم مثل تو ایستاده‌اند و صبوری به خرج داده‌اند.

امام باقر(ع) می‌فرمایند:‌ «کسانی‌که به بهشت می‌رسند به‌ واسطه‌ی صبری است که بر فتنه‌های دنیا می‌کنند.»

امام علی(ع) هم می‌فرمایند: «بر تو باد به صبر، که صبر دژی استوار است، و عبادت اهل یقین به شمار می‌رود.»

بوفون می‌گوید:‌ «نبوغ چیزی نیست، مگر استعداد فراوان در صبر و شکیبایی.»

پائولو کوئیلو می‌گوید:‌ «اگر نسبت به دیگران صبور باشیم، پذیرش خطاهای خودمان ساده‌تر می‌شود.»

گاهی باید انتظار بکشیم. رنج انتظارکشیدن، شیرینی رسیدن به خواسته‌ات را دارد. تو انتظار می‌کشی برای خریدن چیزهایی که دوست داری، تو صبر می‌کنی تا پول‌هایت جمع شود، تو یک ‌سری چیزها را کنار می‌گذاری تا به یک‌ سری چیزهای دیگر بسی و در این صبر کردن، رازهای کوچکی از زندگی را یاد می‌گیری.

پس این ‌را همیشه یادت باشد کاری کنی که کاسه‌ی صبرت سفالیِ آبی باشد و بزرگ؛ و بزرگ‌ترین مشت‌ها هم نتواند لبریزش کند؛ هیچ‌وقتِ هیچ‌وقت!
CAPTCHA Image