تلخ وشیرین

نویسنده


 

اندکی پند، اندکی حکمت

زیباترین حکمت دوستی، به یاد هم بودن است، نه در کنار هم بودن.

هیچ وقت به خدا نگویید مشکل بزرگ دارم، به مشکل بگو من یه خدای بزرگ دارم.

کسی را که امیدوار است هیچ‌گاه ناامید نکن، شاید امید تنها دارایی او باشد.

اگر یک روز هیچ مشکلی سر راهم نبود، می‌فهمم که راه را اشتباه رفته‌ام.

وقتی از شادی به هوا می‌پری، مواظب باش کسی زمین رو از زیر پاهات نکشه.

مهم بودن خوبه، ولی خوب بودن خیلی مهم‌تره...

انتخاب با توست، می‌توانی بگویی: «صبح به خیر خداجان» یا بگویی: «خدا به خیر کنه، صبح شده.»

شاد بودن تنها انتقامی است که می‌توان از دنیا گرفت، پس همیشه شاد باش.

این سه نکته را به یاد داشته باشید؛ احترام به خود، احترام به دیگران و مسؤولیت همه‌ی کارهای‌تان را پذیرفتن.

اجازه ندهید یک اختلاف کوچک به دوستی بزرگ‌تان صدمه بزند.

وقتی متوجه می‌شوید که اشتباهی مرتکب شده‌اید، فوری برای اصلاح آن اقدام کنید.

وقتی تلفن را برمی‌دارید لبخند بزنید، کسی که تلفن کرده آن را در صدای شما می‌شنود.

زمانی را برای تنها بودن اختصاص دهید.

زندگی کتابی است پرماجرا، هیچ‌گاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز.

مثل ساحل آرام باش، تا مثل دریا بی‌قرارت باشند.

همه‌ی آنچه را که می‌شنوید باور نکنید، همه‌ی آنچه را که دارید خرج نکنید و یا همان قدر که می‌خواهید نخوابید.

وقتی می‌گویید: دوستت دارم. منظورتان همین باشد.

وقتی می‌گویید: متأسفم. به چشمان شخص مقابل نگاه کنید.

هیچ‌وقت به رؤیاهای کسی نخندید.

مردمی که رؤیا ندارند هیچ چیز ندارند.

عمیقاً و با احساس عشق بورزید.

ممکن است آسیب ببینید، ولی این تنها راهی است که به طور کامل زندگی می‌کنید.

مردم را از طریق خویشاوندان‌شان داوری نکنید.

اندکی فکر کن

به آنهایی فکر کن که هیچ‌گاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند.

به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند: روز خوبی داشته باشی و هرگز روزشان شب نشد.

به بچه‌هایی فکر کن که گفتند: مامان زود برگرد و اکنون نشسته‌اند و هنوز انتظار می‌کشند.

به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای آغوش کشیدن یکدیگر ندارند؛ و ای کاش زودتر این موضوع را می‌دانستند!

به افرادی فکر کن که بر سر موضوعات پوچ و احمقانه روبه‌روی هم می‌ایستند و بعد غرورشان مانع از عذرخواهی می‌شود.

حالا دیگر حتی روزنه‌ای هم برای بازگشت وجود ندارد.

اندکی آسان، اندکی مشکل

نشان دادن پیروزی آسان است، قبول کردن شکست مشکل است.

زمین خوردن با یک سنگ آسان است، ولی بلند شدن مشکل است.

لذت بردن از زندگی آسان است، ولی ارزش واقعی دادن به آن مشکل است.

قول دادن بعضی چیزها به بعضی افراد آسان است، ولی وفای به عهد مشکل است.

گفتن این که ما عاشقیم آسان است، ولی نشان دادن مداوم آن مشکل است.

انتقاد از دیگران آسان است، ولی خودسازی مشکل است.

ایراد گرفتن از دیگران آسان است، عبرت گرفتن از آنها مشکل است.

گریه کردن برای یک عشق دیرینه آسان است، ولی تلاش برای از دست نرفتن آن مشکل است.

اندکی‌ رهایی از قید و بند

یکی از دام‌هایی که بسیاری از ما را اسیر خود می‌سازد، غرق شدن در مسائل ناگوار گذشته است که کوچک‌ترین تغییری هم در آن ممکن نیست.

اما برای رهایی از این تنگنا چه‌کار می‌توان کرد؟

در اینجا راهکارهایی را یادآور می‌شویم که می‌توانند شما را یاری کنند تا خود را از گزند رویدادهای ناگوار گذشته در امان بدارید:

- چیزهای تغییرناپذیر را بشناسید.

- مراقب باشید که اطرافیان با اشاره به ناملایمات گذشته، شما را ناراحت نکنند.

- به جای بایگانی کردن اشتباهات گذشته در ذهن خود، سعی کنید از خطاهای خود پند بگیرید.

عوامل غیرقابل تغییر

رفتار گذشته‌ی شما ابداً قابل تغییر نیست. می‌توان از آن پند گرفت و از تأثیرات ناگوار آن در زمان حال کاست، اما آن عمل یا رفتار غیرقابل کنترل است.

لذا ذهن‌تان را به این نکته متمرکز کنید که چه کارهایی باید انجام می‌دادید یا از چه کارهایی باید دوری می‌کردید، این نکته را از یاد نبرید که زندگی فقط در زمان حال جریان دارد و اظهار تأسف درباره‌ی رویدادهای ناگوار گذشته، به طور قطع نمی‌گذارد شما بتوانید از زمان حال بهره‌ای ببرید. در اینجا به بعضی از مواردی اشاره می‌کنیم که تغییرناپذیرند، اما می‌توانند ما را تحت‌تأثیر خود قرار دهند:

- آب و هوا: تاکنون چند بار از میزان درجه‌ی حرارت و نامساعد بودن وضعیت هوا اظهار نارضایتی کرده‌اید و هر گونه شکایت و گله درباره‌ی چیزی که به هیچ وجه تحت کنترل شما نیست، تنها عملی آزاردهنده است.

- سرعت گذشت زمان: بنابراین میل و علاقه‌ی شما مبنی بر اینکه زمان چگونه جلو برود، تلاشی بیهوده است. لذا اظهار تأسف از اینکه وقت تند یا کند می‌گذرد جز اینکه شما را با یک تنش عصبی و فکری مواجه کند، حاصل دیگری نخواهد داشت.

- سن: سن هیچ‌ کس قابل تغییر نیست.

شما می‌توانید از ظاهر، نگرش، لباس و حتی احساس جوان‌تری بهره‌مند شوید؛ اما تغییر سن واقعی شما هرگز ممکن نیست. بنابراین هر گونه تأسف در این زمینه تنها با خستگی و ناراحتی مواجه خواهد شد و فایده‌ی دیگری ندارد.

- عقیده‌ی مردم نسبت به شما: البته این امکان وجود دارد که اعمال و رفتارتان را به گونه‌ای تغییر دهید که در نظر مردم نسبت به خود تأثیر بگذارید در عین حال، نمی‌توانید به طور حتم و به حکم اراده به این نتیجه برسید. لذا هر گونه دغدغه خاطر نسبت به عقیده‌ی دیگران، فقط شما را از تمرکز بر اهداف و آرزوهای‌تان منحرف می‌کند و مانع از آن می‌شود که در زمان مناسب به هدف خود برسید.

- شکل ظاهری: آنچه پس از ایستادن در برابر آینه می‌بینید، موهبتی خدادادی است که وضعیت آن از عهده‌ی شما خارج است. هرگونه شکایت وضعیت چهره، قد و اندام خود تنها به هدردادن وقت، صرف انرژی و در نهایت قربانی کردن شما می‌انجامد.

وقتی نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید بهتر است شیوه‌ی هماهنگی با آن را بیاموزید.

- بیماری نزدیکان: غم و غصه و ناراحتی شما نه تنها در درمان ناخوشی آنها تأثیری ندارد، بلکه نیروهای سازنده‌ی شما را هم از کار انداخته، و اعصابتان را دچار ناآرامی می‌کند.

بنابراین سعی کنید در برخورد با هر موقعیت غیرقابل تغییری، آن را بپذیرید و با ارزیابی‌های غلط خود موجب تلف کردن انرژی ذهنی و جسمانی خود نشوید.

برای بسیاری از ما بارها پیش آمده که به خود نهیب زده‌ایم: «چرا این کار را این‌گونه انجام دادم!» با اظهار این عبارت، ذهن شما بر گذشته متمرکز می‌شود و از کار و هدفی که در حال حاضر به دنبال آن هستید غافل می‌شوید.

سعی کنید به دقت مراقب واژه‌ی «چرا» باشید. این کلمه شما را به گذشته پیوند می‌دهد. شما می‌توانید به جای آن از کلمه‌ی «چگونه» استفاده کنید، که «چگونه می‌توانم دوباره این کار را درست انجام دهم؟»
CAPTCHA Image