ماه امشب خسته و تنهاست
نخلها امشب نمیخوابند
کوچهها بیتو چه غمگیناند
چاهها بیتو چه بیتابند
*
با تو هر شب کودکان شهر
لحظههاشان طعم خرما داشت
تا تو بودی بیکسی میرفت
هر یتیمی با تو بابا داشت
*
جای تو خالیست مولاجان
در میان کوچههای درد
کیسهات روی زمین ماندهست
آه، بابا زودتر برگرد.
ارسال نظر در مورد این مقاله